r نام یک لایو والپیپر فوق العاده زیبا با کیفیت بسیار بالا میباشد که تاکنون نظیر ان را مشاهده نکردید! این برنامه شامل چندین لایو والپیپر مختلف با کیفیت بسیار بالای HD می باشد که میتوانید بر روی صفحه اصلی خود مشاهده نمایید و از ان ها لذت ببرید.
هر چیزی رو می تونید تویففانی وال بفروشید،فعلا فقط طرح کتاب و برنامه راه اندازی شده،با فروش محصولات خودتون در فانی وال از ما حمایت کنید.
عنوان | پاسخ | بازدید | توسط |
راهنمایی بخش اپ وال | 0 | 55 | admin |
راهنمایی | 0 | 50 | admin |
هشدار2 | 0 | 50 | admin |
هشدار | 0 | 45 | admin |
r نام یک لایو والپیپر فوق العاده زیبا با کیفیت بسیار بالا میباشد که تاکنون نظیر ان را مشاهده نکردید! این برنامه شامل چندین لایو والپیپر مختلف با کیفیت بسیار بالای HD می باشد که میتوانید بر روی صفحه اصلی خود مشاهده نمایید و از ان ها لذت ببرید.
ازش عکس ندارم ولی محشره،بهترین تصویر زمینه ی متحرک!دان نکنی از دستت رفته
شاید گاهی وقتا شما هم به فکر شوخی با دوستان خود بیفتید … اگر دوست دارید این کار را تجربه کنید نرم افزار این پست را حتما دانلود کنید.
Ultra voice Changer اسم نرم افزاری است که با آن می توانید صدای خود یا دوستانتان را به انواع و اقسام صداهایخنده دار و جالب و ترسناک تبدیل کنید!
ویژگی های این نرم افزار :
_ ضبط صدای فرد مورد نظر یا خودتون با فشار یک دکمه
_ امکان استفاده از تعداد زیادی افکت جالب نظیر : ربات ، فضایی ، اکو ، آهسته وکلی افکت جالب دیگر
_ امکان ذخیره صدای ضبط شده و افکت گذاری شده!
_ پخش صدای ضبط شده
Archos Video Player یک پلیر فراتر از انتظار است که نسخه جدید آن برای اندروید منتشر شده است. برنامه با رمزگشایی اکثر فایل های تصویری می تواند خواسته های کاربر را بر طرف سازد. با استفاده از این برنامه قادر خواهید بود به صورت شبکه اقدام به تماشای فایل های تصویری بپردازید، یعنی به شبکه های اینترنتی یا کامپیوتری متصل شوید و با استفاده از وای فای یا ای پی اقدام به تماشا کنید. همچنین می توانید برای مدیریت هر چه بهتر ویدئوهای خود آن ها در محیط نرم افزار دسته بندی و مرتب سازی کنید
ویژگی های اصلی نرم افزار:
- پشتیبانی از از اکثر فرمت های تصویری
- محیط کاربری کار آمد
- قابلیت به اشتراک گذاری
پیشنهاد می کنیم هیچ وجه این برنامه را از دست ندهید!
نسخه فول آنلاک برنامه!
EvolveSMS یک برنامه جایگزین برنامه اصلی مدیریت پیام ها می باشد که با استفاده از آن می توانید با دوستان خود به سرعت صحبت کنید. همچنین این برنامه بسیار سرگرم کننده و رابط کاربری ساده و آسانی دارد.
ویژگی ها:
رابط کاربری کشویی بسیار زیبا
پشتیبانی کامل از چند رسانه ای از جمله تصاویر، فیلم و …
پشتیبانی از ارسال اس ام اس گروهی
دارای ۲ ویجت در لاک اسکرین
قابلیت رمز گذاری برروی پیام ها
امکان حذف پیام ها
پشتیبانی از بیش از ۸۵۰ شکلک
call Recorder – ACR Premium یک برنامه بی نظیر برای ضبط مکالمات در گوشی ها و تبلت های اندرویدی به صورت حرفه ای است. این برنامه بهترین نرم افزار موجود برای ضبط مکالمات دریافتی و ارسالی است زیرا در ابتدا دارای حجم کمی است و سپس با اکثر گوشی های اندرویدی سازگار است. به آسانی می توانید تنظیمات برنامه را شخصی سازی کنید تا به سبک های مورد نظر شما مکالمات را ضبط کند، همچنین قادر خواهید بود در مکالمات برقرار شده جستجو کنید و آن ها را دسته بندی کنید.
ویژگی های اصلی نرم افزار:
- شروع با تاخیر قابلیت ضبط
- وجود بسیاری از فرمت های ضبط
- ضبط گروه بندی بر اساس تاریخ
- حفاظت از رمز عبور از ضبط
- ادغام Dropbox به (نرم افزار)
پیشنهاد می کنیم به هیچ وجه این برنامه را از دست ندهید!
تغییرات نسخه جدید:
– برطرف شدن مشکلات
– قابلیت غیرفعال کردن توضیحات
– اضافه شدن قابلیت جستجو
بدون شک بازی پرطرفدار پو را می شناسید. در این بازی شما باید از این حیوان خانگی مانند یک بچه نگهداری کنید و بزرگش کنید. شما باید به پو غذا بدهید، او را بشویید و تمیز کنید، با آن حرف بزنید، بازی کنید، لباس بخرید و … که شما را در روز بسیار سرگرم خود می کند.
ویژگی های بازی:
امکان خرید مواد غذایی مختلف برای پو
امکان تغییر ظاهر پو و تغییر شکل آن
امکان تغییر رنگ اتاق ها
دارای بازی های بسیار و امکان جمع آوری سکه با بازی کردن
مسنجر رایگان با امکانات وسرگرمی های زیاد
برنامه گفتگو KakaoTalk: Free Calls & Text برنامه ای برای تماس های رایگان و پیام رسانی است. امکان ارسال پیام ها، عکس ها، ویدئو ها، فایل های صوتی و … از ویژگی های این برنامه می باشد. همچنین این برنامه دارای شکلک های بسیار جالب می باشد. این برنامه بیش از ۱۱۰ میلیون کاربر در سراسر جهان دارد و علاوه بر اینکه باعث ایجاد برقراری ارتباط با دوستان به طور رایگان است یک برنامه سرگرم کننده نیز می باشد. از ویژگی های دیگر این برنامه می توان به چت گروهی و تم های متفاوت اشاره نمود.
ویژگی های مسنجر:
چت رایگان: ارسال پیام رایگان و فایل های چند رسانه ای (عکس، فیلم، فایل صوتی)
تماس رایگان: برقراری تماس صوتی با کیفیت بالا
چت گروهی: امکان چت گروهی با دوستان به تعداد نامحدود
شکلک: دارای شکلک های بسیار زیبا به همراه تم های متنوع
قابل نصب برروی گوشی و تبلت و سیستم عامل های گوناگون
تغییرات نسخه جدید:
– ویژگی های جدید
– برطرف شدن مشکلات نسخه قبلی
قبیله خود را رهبری نمایید تا پیروز میدان باشید! Clash of Clans یک بازی استراتژی زیبا می باشد که در آن باید روستا خود را بسازید و نیرو های نظامی خود را تربیت نمایید. این بازی ترکیبی از یک بازی استراتژی سریع و مبارزه ای می باشد که در آن جادوگرها، بربرها، اژدها و دیگر مبارزان برتر تاریخ وجود دارند، هرچه قلمرو شما وسیع تر باشد به همان اندازه هم باید نیروهای بیشتری داشته باشید تا در حملات مختلف پیروز میدان باشید.
برخی از ویژگی های بازی:
- ساخت روستا در مکان دلخواه
- نبرد با بازیکنان دیگر از سراسر جهان
- پیوند با سایر بازیکنان برای نبرد نهایی
- ۱۴ مرحله زیبا و جذاب
فبلتها دنیای عجیبی دارند! نخستین فبلت، با کلی شوق و ذوق متولد شد و شاید کوچکترین محکوم جهان نیز بود، چرا که در همان بدو تولد توسط خیلیها محکوم به مرگ شد. اما از ابتدا این مدلها با اعتماد به نفس خاصی گام بر میداشتند و سرانجام توانستند آتش خیلی از آنهایی را که در ابتدا نابودی آن را پیشبینی میکردند، خاموش کنند (کسی که نفهمید منظورمون اپل بود؟!). اما سرنوشت چیز دیگری برای آنها رقم زد! شما دایناسورها را به خاطر دارید؟ با آن همه ابهت و اقتدار نسلشان منقرض شد پس چندان دور از انتظار هم نیست که بگوییم نسل فبلتها نیز منقرض شده است چرا که اکنون کمپانیهایی همچون الجی پرچمدارشان را با سایز نمایشگر 5.5 اینچی روانه بازار میکنند و حتی به برخی هوشمندهای 4.7 اینچی (و بعضا 5 اینچی) لقب مینی میدهند، در نتیجه واژه من در آوردی “فبلت” به فراموشی سپرده شده و حتی از لحاظ ظاهری هم فبلتها تفاوتی با اسمارتفون ها ندارند وتنها گوشیهایی با سایز بزرگ هستند! باز خدا پدر و مادر سامسونگ را بیامرزد که برای سری نوت خود یک قلم را در نظر گرفته تا شاید بتواند چراغ فبلتها را با آن (همچون مشعل المپیک) روشن نگاه دارد اما من که چشمم آب نمیخورد؛ شما را نمیدانم! هواوی هم برای آنکه کمکی به روشن ماندن چراغ فبلتها کرده باشد، مردی فلزی را با نام اسند میت 7 وارد بازار کرد تا با دیدن نامش گمان کنید که یک تبلت است، اما در نزدیک با مدلی 6 اینچی مواجه شوید! چیزی که نمیتوان به آن گفت اما بالاخره این هم یک وجه تمایز است دیگر! حال اگر میخواهید بدانید که این فبلت (بخوانید اسمارت فون) هواوی چه چیزی در چنته دارد، با فانی وال همراه باشید.
مردی تمام فلزی و سر به زیر!
سامسونگ فلزی بودن گلکسی آلفا را در بوق و کرنا کرد! البته حقم داشت که سر و صدا به پا کند چرا که تا آن لحظه فلز ندیده بود! این را گفتیم که به سر به زیر بودن هواوی پی ببرید، زیرا میت 7 تماما فلزی است (در حالی که گلکسی آلفا تنها نواری فلزی در اطراف خود می بیند) و هیچ سرو صدایی هم به پا نکرده بس که حیا دارد!
در نگاه از رو به رو طبق معمول فضای زیادی به نمایشگر اختصاص یافته و در زیر آن نام هواوی چون نگینی بر پیکره دستگاه میدرخشد. به بالای نمایشگر که نگاهی میاندازید، با دوربین ثانویه و سنسورهای همیشگی هوشمندها رو به رو میشوید که در کنار خودشان گوشی دستگاه را جای دادهاند. حد فاصل میان نمایشگر با بدنه دستگاه در حد مطلوبی است، حداقل ما که از آن راضی بودیم و همچون خیلی از مدلهای دیگر غر به جانش نزدیم که چرا این همه فضای بی استفاده در نمای جلویی به چشم میخورد ( کسی که نفهمید منظورمون اچتیسی بود!).
در سمت راست دستگاه، شاهد کلید پاور هستید که نقش و نگارهایی را بر روی خود میبیند. این کلید زیر انگشتان دست خیلی خوب جای میگیرد اما کلیدهای یکپارچه صدا که در بالای آن قرار گرفته، چنین حسی را به ما منتقل نمیکنند زیرا با توجه به سایز دستگاه، دسترسی به آنها مشکل خواهد بود. ای کاش این کلیدها به زیر کلید پاور منتقل میشد تا نتوانیم بر روی این مرد فلزی عیب بگذاریم!
سمت چپ، در بالاترین قسمت شاهد ورودی میکرو سیم کارت و کارت حافظه هستید که در آرامگاه ابدیشان جای خوش کردهاند. برای دیدار با این دو، میبایست سوزن به دست بمانید چرا که بدون سوزن مخصوص (آنقدرها هم مخصوص نیستها!) دیدار با آنها امکان پذیر نیست.
در بخش زیرین با پورت میکرو USB و در بخش بالایی با جک 3.5 میلی متری هدفون رو به رو میشوید.
وقتی دستگاه را به پشت بر میگردانید، بیش از همه این فرو رفتگی سنسور اثر انگشت است که به چشم میآید. در بالای آن با دوربین، که از بدنه دستگاه بیرون زده و فلاشی که به همراه دارد مواجه میشوید. بیرون زدن لنز از بدنه همان و نابود شدنش هنگام برخورد با زمین همان! البته گویا هنگام تولید دستگاه، دوربین حق سنسور اثر انگشت را خورده است چرا که تقریبا به همان اندازهای که دوربین از بدنه بیرون زده، سنسور در بدنه فرو رفته!
درست از وسط لنز هم خطی به بالا رفته و هنوز به انتها نرسیده به دو قسمت تقسیم شده و به دو سوی دستگاه متمایل گشته تا زیبایی خاصی را به آن بخشیده باشد. از این پستی و بلندیها که بگذریم به پایین میرسیم که لوگوی هواوی و تک اسپیکر دستگاه به چشم میخورند.
اطراف دستگاه کمی انحنا داشته و همچون برخی مدلهای دیگر تیز نیست که همین قضیه به در دست گرفتن آن کمک شایانی میکند، از طرفی ضخامت دستگاه 7.9 میلی متر و وزنش 185 گرم است؛ پس بدانید اینکه برخی هواداران (تماشاگر نماها)، عدم استفاده از فلز در برخی محصولات را به دلیل ضخامت و وزن بیش از حد دستگاه میدانند، بهانهای بیش نمیآوردند.
مرد فلزی خوش چهره نیز هست!
فلسفه اینکه چرا این مرد فلزی، اسند میت 7 نام دارد اما 6 اینچی است، در مقدمه گفتیم. تنها کیفیت میماند که اگر بگذارید، خواهیم گفت! یک نمایشگر 6 اینچی Full HD چهره این مرد فلزی را به خوبی هرچه تمامتر به نمایش میگذارد. رنگها واقعی به نمایش در آمده و به لطف پنل IPS مشکلی هم در نگاه از زوایا نیست!
اگر قصد گشت و گذار با مرد فلزی را دارید و میخواهید به بیرون از خانه بروید، باز هم مشکل خاصی را نخواهید داشت چرا که میزان روشنایی صفحه در حد مطلوبی بوده و نمایشگر علاقه زیادی به نمایش دادن آن سوی خیابان بر روی خود ندارد، پس میتوانید بیرون از خانه با آن ارتباط برقرار کنید. در جدول زیر شاهد میزان روشنایی این مدل هستید و میتوانید این مقدار را با سایر بزرگان نیز مقایسه کنید (از بالای نمودار گزینهها را تغییر دهید).
به طور معمول مردان آهنین و فلزی بر روی چهره خود خط و خشهای زیادی را میبینند اما بر روی چهره این مرد فلزی از هواوی جای هیچ خط و خشی نیست! اگر بخواهید دلیل را جویا شوید، ما نام گوریلا گلاس 3 را بر زبان میآوریم. شاید پیش خود بگویید در این دوره و زمانه که همه دم از صفحات QHD میزنند چرا هواوی از Full HD استفاده کرده؟! اما ما میخواهیم به همه ثابت کنیم که QHD تنها اسمی بزرگ است و خبری از کیفیت فوق العاده یا آپشنی خاص در آن نیست و تنها مصرف باتری (به علاوه اعداد و ارقام) را بالا میبرد! پس Mate را در کنار یکی از همین مدلهای QHD صفت (انگار فحشه!) با نام گلکسی نوت4 قرار دادیم تا با چشمان خودتان به این قضیه پی ببرید ( نمایشگر سمت چپ، مربوط به اسند میت 7 است).
این مرد فلزی قدرتمند هم هست!
بر خلاف اکثر اسمارت فونهای بازار، مرد فلزی قصه امروزمان از پردازندههای HiSilicon بهره میبرد و خبری از کوالکام و انویدیا در تن و بدن آن نیست! مهمترین دلیل استفاده از چنین پردازندهای را میتوان به مالیکت هواوی بر همین کمپانی HiSilicon نسبت داد. در Mate 7 شاهد چیپست Kirin 925 هستید که دارای 4 هسته Cortex-A15 با فرکانس 1.8 گیگاهرتز و 4 هسته Cortex-A7 با فرکانس 1.3 گیگاهرتز است. Mali-T628 هم عهده دار کارهای گرافیکی است. در این بین، میزان رم برای مدلهایی با حافظه داخلی 16 گیگابایتی، 2 گیگابایت و برای آنهایی که به حافظههای 32 گیگابایتی مجهز هستند، 3 گیگابایت است. برای آنکه این مدل را بیشتر به چالش بکشیم، آن را وارد آزمایشگاه خودمان کردیم. در گام نخست از بنچمارک Pi بهره گرفتیم که خیلی زود به عدد 167 برای Mate رسیدیم که چندان جالب هم نیست!
سپس به سراغ نسخه چهارم از برنامه خوب و پر طرفدار AnTuTu رفتیم و در پایان امتیاز بالای 40514 به این مدل اعطا شد.
با توجه به امتیاز پایینی که در قسمت پردازنده در آزمون قبلی به این مدل اعطا شد، برآن شدیم تا از CPU Prime استفاده کنیم تا عملکرد پردازنده را به تنهایی بسنجیم که در نهایت امتیاز خوب و قابل قبول 10048 به آن تعلق گرفت.
در نهایت برای آنکه به آزمونهای خود خاتمه بدهیم، از Bonsai استفاده کردیم و واحد گرافیکی این مرد فلزی را نیز به تنهایی سنجیدیم.
هنگام جابجایی میان منوها و بخشهای مختلف که خبری از هنگ و یا کندی در دستگاه نبود، در نتیجه تصمیم گرفتیم تا یک بازی خوب و محبوب همچون Need For Speed را بر روی آن به اجرا درآوریم. حقیقتش را بخواهید با توجه به فلزی بودن دستگاه، گمان میکردیم دما بیش از حد مجاز بالا رود اما خبری از داغ شدن حتی پس از نیم ساعت بازی مداوم هم نبود و در این مدت حتی شاهد لگ در بازی هم نبودیم! پس میتوان بر روی این مرد فلزی به عنوان عاشق گیم حساب کرد.
چشمان مرد فلزی تیز بین است!
هواوی برای مرد فلزیاش از یک دوربین 13 مگاپیکسلی در پشت به همراه تک فلاش LED استفاده کرده است. در این مدل خبری از لرزش گیر اپتیکال نیست اما قابلیتهای نسبتا جالبی بر روی آن قرار گرفته که در ادامه اشارهای به آن خواهیم داشت.پ
هنگام ورود به بخش دوربین با 3 گزینه اصلی طرف هستید. آنکه در مرکز قرار گرفته مربوط به عکس برداری است که در بالای خود گزینه فیلم برداری و در زیرش آپشن All-Focus را جای داده است. All-Focus در واقع پاسخی به ReFocus برنامه معروف نوکیاست (همون مایکروسافت) که توسط آن چند عکس با فوکوسهای متفاوت از یک سوژه گرفته شده و به این ترتیب پس از ثبت عکس نیز میتوانید فوکوس را تغییر دهید. عملکرد این قابلیت در نوع خود جالب است و به راحتی با بزرگانی همچون نوت4 رقابت میکند اما به پای پدر دوربین گوشیها، یعنی مرحوم نوکیا نخواهد رسید!
در بالای کلید نرم افزاری شاتر دوربین، گزینهای قرار گرفته که با ورود به آن میتوانید افکتهای جالب و متنوعی را به تصویر اضافه کنید و حال و هوای عکس به طور کلی تغییر دهید.
اگر قصد ورود به فهرست قابلیتهای متنوع دوربین را داشته باشید، با چنین صفحهای مواجه میشوید.
در بخشی با نام Audio Note قادر هستید تا بر روی عکس چند ثانیهای صدا ضبط کنید.
HDR نیز همانطور که از نامش پیداست برای گرفتن عکس در این حالت است تا موجب بهتر شدن رنگها هنگام عکاسی در محیطهای کم نور باشد.
Best Photo چیزی در حدود 10 عکس را در کوتاه ترین زمان ممکن از سوژه مورد نظر ثبت میکند و شما میتوانید بهترین آن را برگزینید و در آخر اگر وارد بخش WaterMark شوید خواهید توانست برخی اطلاعات همچون زمان و مکان را بر روی عکس تگ کنید.
اگر هواوی قابلیتهای خاص و فوق العادهای همچون سونی بر روی این محصولش قرار نداده، بدون شک برای بخش تنظیمات و شخصی سازی دوربین سنگ تمام گذاشته است. تصور کنید که با ورود به بخش تنظیمات میتوانید از کلیدهای سخت افزاری این مرد فلزی نهایت استفاده را ببرید.
به عنوان مثال میتوانید عملکرد کلیدهای یکپارچه صدا را هنگامی که دوربین دستگاه فعال است، شخصی سازی کنید. جالبتر از همه اینکه قادر هستید مشخص کنید که با دو بار زدن کلید کاهش صدا، بدون معطلی یک عکس از محیط گرفته شود! تصور کنید در خیابان شاهد صحنهای جالب هستید و قصد دارید تا سریعا آن را توسط دوربین دستگاه خود شکار کنید، با فعال بودن این گزینه، بدون آنکه حتی قفل صفحه را باز کنید، میتوانید یک عکس بیندازید. حتی سرعت این حرکت را نیز خود دستگاه محاسبه میکند و در تستهایی که ما گرفتیم، سرعت چیزی میان 0.6 تا 1.7 ثانیه بود.
تنظیمات گستردهتری هم در اختیارتان قرار دارد که مهمترین آنها، این است که میتوانید مشخص کنید که با خندیدن فرد به صورت اتوماتیک از او عکس گرفته شود ویا اینکه فوکوس را بر روی سوژهای تنظیم کنید و با حرکت سوژه مورد نظر به صورت اتوماتیک فوکوس دستگاه نیز تغییر کند و متناسب با آن تنظیم شود.
به طور کلی عملکرد دوربین خوب است اما گاهی اوقات عکسهایی را می گیرد که در شان چنین مدل قدرتمندی نیست. در زیر شاهد برخی تصاویر شکار شده در حالتهای مختلف توسط این مدل هستید.
یکی ازهمونایی که خوب نیست!(افتضاحی المفتضخ!)
اینم مالی نیست!
این یکی بد درنیومده ولی خوب هم نیست!
حرف اینو که دیگه نمیزنیم!
افتضاح!
بازیه چیزی!
از لحاظ فیلم برداری مرد فلزی هواوی قادر است تا به صورت Full HD و با نرخ 30 فریم بر ثانیه فیلم برداری کند و خبری از فیلم برداری به صورت 4K نیست! حتی قادر به فیلم برداری به صورت اسلوموشن نیز نیستید. در کلیپ یک دقیقهای که ما با این مدل گرفتیم، حجم آن چیزی در حدود 189 مگابایت شد که نشان از ثبت تصاویر با جزئیات بالاست اما صدا آن گونه که باید و شاید ضبط نمیشود! خصوصا اگر در محیطی پر سروصدا و شلوغ، مشغول فیلم برداری باشید.
دوربین دوم این مدل از نوع 5 مگاپیکسلی است و توانایی ضبط به صورت HD را نیز داراست. اگر از علاقهمندان به عکسهای سلفی هستید، میتوانید تا حد زیادی بر روی آن حساب باز کنید اما برای چتهای تصویری چنگی به دل نمیزند. در تنظیمات دستگاه نیز قادر هستید تا از سنسور اثر انگشت بهعنوان کلید شاتر استفاده نمایید که هنگام گرفتن عکس سلفی به نوعی ناجی شما خواهد بود و دیگر مشکل لرزش دستگاه هنگام فشردن شاتر را نخواهید داشت.
صدای مرد فلزی زنانه است!
در بخشی همچون مالتیمدیا فاکتورهای زیادی مورد بحث هستند که بدون شک مهمترین آنها، اسپیکر دستگاه است. هواوی یک اسپیکر ساده برای این بزرگ مرد در نظر گرفته و با شنیدن صدای آن به وجد نخواهید آمد. کیفیت صدا بد نیست اما بلندی آن کم است و اگر قصد گوش دادن به یک موسیقی خاص را داشته باشید، با بالا بردن میزان صدا تا انتها از کیفیت آن کاسته میشود و ترجیج میدهید که از هدفون استفاده کنید که در این حالت همه چیز روال طبیعی خود را طی میکند. یک نمایشگر بزرگ و با کیفیت به شما جهت تماشای ویدیو لبخند میزند و اگر یک ویدیو پلیر پیش فرض و خوب هم در اختیارتان باشد که دیگر جنستان جور میشود. حتی پلیر خود دستگاه ویدیو 4K را نیز بدون هیچ کندی اجرا کرد که برای خودمان هم جالب بود. برای کم کردن روی این مرد فلزی هم که شده یک فیلم با کیفیت بالا به همراه زیر نویس را بر روی آن پخش کردیم، اما باز هم مشکلی در اجرا نبود! پس دریافتیم که غول فلزی هواوی، گزینهای ایدهآل برای تماشای محتوای چندرسانهای است.
مرد فلزی خشک و بی روح است!
Mate به سیستم عامل اندروید نسخه 4.4 مجهز شده و بدون شک به نسخه پنجم از این سیستم عامل متن باز و محبوب نیز آپدیت خواهد شد، اما رابط کاربری هواوی کمی موجب سردرگمیشما میشود! تصورش را بکنید هرچه که در دستگاه شما هست (و نیست!) همه و همه در همان صفحات اصلی جای خوش کردهاند و خبری از منو و یا لیستی مجزا برای برنامهها نیست! شاید قصد متفاوت بودن را داشته اما کسی نیست به این کمپانی چینی بگویدکه “متفاوت بودن” چیز بدی نیست اما نه به قیمتی که این تمایز، دست و بالمان را ببندد! اگر این سوال در ذهنتان نقش بسته که با توجه به تعداد محدود صفحات اصلی، قصد نصب تعداد زیادی برنامه و بازی را (بدون قرار دادن در پوشه) داشته باشیم، تکلیفمان چیست؟ ما تنها قادریم شانه هایمان را بالا بیندازیم و بگوییم که نمیدانیم؛ بروید از هواوی بپرسید!
علی رغم این مشکلات عجیب و غریب، برخی قابلیتهای خاص نیز برای این مرد فلزی در نظر گرفته شده است. به عنوان مثال با ورود به بخش تنظیمات میتوانید استایل صفحه اصلی را عوض کنید که در نوع خود جالب است، اما بیش از هر چیزی شما را به یاد ویندوزفون و کاشیهای زندهاش میاندازد.
با توجه به اینکه این مدل در رنج محصولاتی در حال انقراض با نام “فبلت” قرار گرفته، پس در دست گرفتنش به سبب سایز بدنه، کمی دشوار خواهد بود. اما هواوی چارهای اندیشیده و گزینهای را در بخش تنظیمات قرار داده که با فعال کردن آن، منویی نیم دایرهای بر روی صفحه ظاهر میشود که در واقع 5 گزینه اصلی را در اختیارتان میگذارد. 3 گزینه آن که همان سه کلید اصلی اندرویدیها در زیر صفحه است که با این قابلیت دسترسی به آنها آسانتر میشود و دو گزینه دیگر مربوط به قفل صفحه نمایش و پاک کردن حافظه است که همه اینها موجب میشوند تا شما از کلیدهای سخت افزاری دستگاه بینیاز شوید. از طرفی میتوانید محل باز شدن این منوی نیمدایرهای را نیز تغییر دهید، در نتیجه همیشه و در همه جا در دسترس شماست.
برنامههای پیش فرض زیادی نیز برای آن در نظر گرفته نشده و تنها نکته قابل ذکر، فایل منیجر بسیاری خوبی است که برای آن تعبیه شده است. این فایل منیجر فایلها را به صورت تفکیک شده از هم به نمایش میگذارد، از طرفی حافظه اشغال شده را نیز به خوبی نمایش میدهد که در نوع خود جالب است.
مرد فلزی امنیت بالایی دارد!
هواوی هنوز هم از آب بیزار است! در نتیجه نقش اول داستان امروز ما را از نعمت ضد آب و گرد و غبار بودن محروم کرده، از طرفی خبری هم از پورت مادون قرمز برای کنترل دستگاه های دیجیتالی اطراف نیست. حتی قادر به شارژ دستگاه به صورت بی سیم هم نیستید در حالیکه امیدمان را از دست داده بودیم با دیدن سنسور اثر انگشت امید به اردویمان بازگشت! عملکرد این سنسور به طور کلی خوب ارزیابی میشود و از هر 10 باری که اقدام به بازگشایی قفل دستگاه با آن کرده باشید، چیزی در حدود ۶ بار را به راحتی پاسخ خواهد داد. مرد فلزی در دو نسخه 16 و 32 گیگابایتی روانه بازار شده و در نسخه 16 گیگابایتی که در اختیار ما بود بیش از 11 گیگابایت آن در دسترس قرار میگرفت و مابقی را خو دستگاه پیچانده بود! البته جای نگرانی نیست زیرا میتوانید تا 128 گیگابایت دیگر توسط کارت حافظه به آن بیافزایید. نسخه چهارم از بلوتوث، NFC و GPS نیز از دیگر قابلیتهای این دستگاه هستند که اشاره به آنها خالی از لطف نیست.
ظرفیت باتری این مرد فلزی سر به فلک میکشد!
هواوی برای اسند میت7 از یک باتری 4100 میلی آمپر ساعتی استفاده کرده که در یک استفاده معمولی تا یک روز را همراهتان خواهد بود! به شخصه نمیدانم با وجود چنین باتری غول آسایی، چرا مصرف در حالت عادی انقدر بالاست به خصوص اگر از طریق وایفای به اینترنت متصل شوید و مشغول وبگردی باشید.
اگر میزان شارژ دستگاه به حداقل رسید و قصد پر کردن آن را داشتید، به چیزی در حدود 2 ساعت زمان نیاز دارید، پس میتوانید بر روی سرعت شارژ بالای آن حساب کنید. ناگفته نماند که دسترسی به این باتری غولآسا توسط کاربر امکان پذیر نیست.
کلام آخر
هواوی اسند میت 7 یکی از ایدهآل ترین مدلهای معرفی شده برای کسانی است که علاقهمند به داشتن مدلی با نمایشگر بزرگ و در عین حال قدرتمند هستند. این مرد فلزی در بازار کشور همچنان نایاب است اما پیش بینی میشود که با قیمت اولیهای در حدود 2 میلیون تومان وارد بازار شود و همچون اکثر محصولات این کمپانی، خیلی زود سر به راه شده و قیمت معقول و رقابتی را به خود ببیند.
به هر حال که یادی ازوان مکس هم کردیم!
شاید یک یا نهایت دو سال است که گرفتن عکسهای به اصطلاح سلفی تا این حد باب شده و برایش انواع و اقسام تجیهزات مختلف را میسازند. واژه «سلفی» با اینکه در ابتدا به نظر کلمهای عربی میرسد، اما کاملا فرنگی بوده و معنای «خودی» را میدهد. در واقع این کلمه در عکاسی به حالتی گفته میشود که کاربر، بدون آنکه از شخص دیگری بخواهد از وی یا دوستانش عکس بگیرد، به شخصه دست به کار شده و با بازوان پرتوان خویش، اقدام به عکاسی میکند!
اما چرا در طی دهها سالی که از اختراع دوربین عکاسی میگذرد، این مورد جدیدا باب شده و روز به روز علاقهمندان بیشتری پیدا میکند؟ باید کلید حل این معما را در بین گوشیهای تلفن همراه یافت، جایی که دوربین دوم که در ابتدا وسیلهای جهت مکالمات تصویری بود (و البته هنوز هم است) به واسطه توانایی مستقیم در نشان دادن کاربر به صورت زنده، وی را تحریک نمود تا از خودش هم عکس بگیرد و هر چه کیفیت این دوربینهای ثانویه افزایش پیدا کرد، میل و اشتیاق کاربران نیز فزونی گرفت تا هنگامی که کار به جایی رسید، سازندهای چون اچتیسی، تلفن همراهی ساخت که نه تنها دوربین اول و دوم آن یکی بودند، بلکه برای جلوگیری از هر گونه تفاوت گذاشتن بین آنها، فلاش دوگانه نیز برای دوربین جلویی در نظر گرفت تا اهمیت این داستان را به مخاطب بیشتر یادآوری کند. اسم گوشی را هم Eye (به معنی چشم) گذاشت تا به کاربر بگوید که دوربین جلویی یک گوشی، نقش چشم آن را بازی میکند و از دوربین عقب، انتظار دیگری داشته باشید (شاید گوش!).
پس همراه با ما باشید تا نگاهی نزدیک و تخصصی به این گوشی بیندازیم.
چشمها برای که به صدا در میآیند؟!
اگر سطرهای بالا را به دقت مطالعه کرده باشید، اچتیسی تکلیف خودش را با کاربران این گوشی کاملا روشن کرده است! آیا عکاسی سلفی دوست دارید؟ پس دیزایر Eye را بخرید. دوست ندارید؟ خب… میتوانید که این گوشی را نخرید اما اگر هم خریدید، ضرری نکردید زیرا تمام امکانات یک گوشی عادی (در سطح پرچمدار) را دارد و شاید این چشم بزرگ، روزگاری هم به کارتان بیاید!
وقتی گوشی را به دست میگیرید، قد بلند (و شاید هم دیلاق) کمی در ذوق میزند. جالب اینجاست که وقتی گوشی را در کنار مدلی چون الجی G3 با نمایشگری که 0.3 اینچ هم بزرگتر است، قرار میدهیم باز محصول اچتیسی بلندتر است و در اینجا کمی در نام گوشی شک میکنید که نامش دیزایر Eye هست یا Foot! در واقع حاشیههای نسبتا زیاد در بالا و به خصوص پایین گوشی، سبب این امر شدهاند و با اینکه این بار اچتیسی با مهارت، اسپیکرها را در نواری بسیار باریک قرار داده اما همچنان حاشیهها آزار دهنده به نظر میرسد.
در بالای گوشی، این چشم دستگاه است که بیشتر از هرچیزی خودنمایی میکند و در کنار آن دو فلاش LED که رنگهای متفاوتی دارند، به شما چشمک میزند (چشم اصلی کمی بیبخار است!). ظاهرا اچتیسی خواسته در این بخش کاملا شفاف سازی کند و سنسورها به صورت مشخص در جلوی دیدگانتان قرار دارند.
در سمت راست، دکمه پاور در کنار کلید یکپارچه صدا قرار دارد و عملکرد مناسبی از خود نشان میدهند. در این بخش، یک کلید دیگر نیز حضور دارد که به قدری بد کار میکند، به شخصه نبودش را بر بودن آن ترجیح میدهم! نامش کلید اختصاصی شاتر دوربین است که از نظر حساسیت باید آن را به سنگ تشبیه کرد (از بس که بیاحساس است!). این کلید سفتتر از آن چیزی است که انتظار دارید و در خیلی از مواقع، متوجه عکس گرفتن نخواهید شد و خلاصه طراح دیزایر Eye با این حرکتش، خاری را چشم گوشی فرو برده است!
در سمت چپ اسلاتهای ورودی سیم کارت و کارت حافظه دیده میشود که خوشبختانه نیازی به سوزن آزار دهنده جهت خارج کردنشان نیست.
پورت میکرو یواسبی در کنار پورت استاندارد هدفون نیز به ترتیب در پایین و بالای دستگاه جای خوش کردهاند. وقتی که گوشی را به پشت بر میگردانید، لوگوی اچتیسی در ابتدا بیشترین نظر را به خود جلب خواهد کرد و از آنجایی که یک لنز بزرگ با دو فلاش را در جلوی Eye دیدهایم، پس خیلی به لنز 13 مگاپیکسلی پشتی توجهی نکرده و دستی بر روی قاب پشتی میکشیم. بدنهای تمام پلاستیکی که البته بویی از کیفیت پایین به مشام نمیرسد. اما رنگبندی گوشی علیرغم آنکه شاد و دلپذیر است، کمی دستگاه را شبیه به اسباب بازی هم میکند تا در این بخش، سلیقه خریدار بیشترین نقش را برای دوست داشتن آن بازی کند.
دیزایر هم خوشبخت شد!
سرانجام اچتیسی تصمیم گرفت تا وضوح تصویر فول اچدی را برای رده دیزایر خودش که به طور معمول گوشیهای ارزانتر (در مقایسه با رده وان) در آن قرار میگیرند، عرضه کند و این نور چشمی، اولین محصول در این بخش لقب گرفت. Eye با دارا بودن چگالی پیکسلی 424 در هر اینچ، نسبت به مدلی چون وان M8 با عدد 441 در رده پایینتری میایستد اما از آنجایی که چشم انسان توانایی تشخیص پیکسلها بیش از یک حدی را ندارد (به گفته اپل: 326 پیکسل)، پس تفاوتی بین این دو رقم نیست. البته کمتر بودن چگالی پیکسلی Eye به خاطر نمایشگر 5.2 اینچی آن است که سایز بزرگتری نسبت به پرچمدار اچتیسی به آن میبخشد. اما کیفیت چه؟ باید به طور کلی کیفیت نمایشگر این گوشی را مثبت ارزیابی کرد، کنتراست مناسب به همراه روشنایی بسیار خوب، تصاویر زیبایی را در جلوی چشمان شما به رقص در میآوردند اما هرچه نمایشگر را خم کرده و از زاویهها بدان بنگرید، مانند عروسی که وارد چاله و چوله شده و قادر به رقص صحیح نیست، کمی رنگ از رخسارش پریده و حداقل به مانند اچتیسی وان M8 از خودش هنر نشان نمیدهد.
در ادامه تصاویری از این گوشی را در کنار الجی G3 مشاهده میکنید (مدل سمت راست، اچتیسی است).
یک دیزایر قدرتمند!
بعد از معرفی وان (M7) از سوی اچتیسی، عادت کرده بودیم که محصولات قدرتمند و پرچمدار این کمپانی را با نام وان و دیگر اسمارت فونهای میان رده را با نام دیزایر بشناسیم اما دیزایر آی (EYE) آمده تا به نوعی سنت شکنی کرده باشد. این چشم جهان بین اچتیسی به پردازنده ۴ هستهای اسنپدراگون ۸۰۱ مجهز شده است که هر یک از این هستهها فرکانسی 2.3 گیگاهرتزی را به خود میبینند. آدرنو ۳۳۰ نیز عهدهدار کارهای گرافیکی است و اگر به این مجموعه خوب سختافزاری ۲ گیگابایت رم نیز اضافه کنید، به قدرت بالای دیزایر Eye پی خواهید برد. برای آنکه این مدل را بیشتر مورد بررسی قرار دهیم آن را وارد آزمایشگاه خودمان کردیم تا ببینیم چه حرفی برای گفتن دارد.
در گام اول سری به بنچمارک پی زدیم. با توجه به اینکه این برنامه عملکرد هر هسته را در محاسبه عدد پی میسنجد، در نتیجه هرچه عدد بهدست آمده کوچکتر باشد، نشان از سرعت بیشتر برای آن هسته دارد. دیزایر آی نیز خیلی زود به رقم ۱۲۹ میلیثانیه دست یافت و گرچه نتوانست رکورد تاریخی الجی G2 با کسب رقم ۹۹ میلی ثانیه را بشکند، اما تنها با کسب یک امتیاز کمتر نسبت به پرچمدار این روزهای اچتیسی با نام وان M8 نشان داد که چیزی از آن کم ندارد!
سپس به سراغ آزمون ۴ مرحلهای Quadrantرفتیم که نتایج بهدست آمده توسط این مدل را در زیر مشاهده میکنید (از بالای نمودار گزینهها را تغییر دهید).
در آزمون بعدی از برنامه محبوب AnTuTu استفاده کردیم که دیزایر آی توانست امتیاز قابل قبول 35462 را کسب کند.
در نهایت برای آنکه واحد گرافیکی را نیز به تنهایی سنجیده باشیم از Bonsai بهره گرفتیم که حاصل کار را در زیر مشاهده میکنید.
و زمانی برای عکاسی
اگر کمی بر روی نام این گوشی دقت کنید، متوجه میشوید که چشم (استعاره از دوربین)، مهمترین نقش را در تولید این دیزایر بازی میکند. اما خب، کمی این رُل در اینجا متفاوت بوده و برخلاف اکثر محصولات تولیدی که تمرکز آن بر روی دوربین پشتی استوار است، بر روی دوربین جلویی معطوف شده تا بلکه به کمک آن، اچتیسی بتواند راهکاری تازه را در فروش محصولاتش پیدا کند.
زمانی که اچتیسی تلاش کرد تا با تمرکز بر روی سری دوربینهای موسوم به اولتراپیکسل در گوشیهای وان M7 و وان M8 تحولی را در این حوزه به وجود بیاورد، بسیاری با دیده شک و تردید بر روی این مدلها نگریستند و این عمل اچتیسی سبب شد دوربین، عملا تبدیل به پاشنه آشیل گوشیهای زیبا و موفقی چون سری وان شود. خود این کمپانی هم که متوجه این موضوع شده بود، از نسخه E8 به بهانه بدنه پلاستیکی و ارزان قیمتترش رونمایی کرد اما تفاوت اصلی را در دوربینها گذاشت و دیگر نه خبری از اولتراپیکسل شد و نه دوربین دومی در بالای آن که صرف چند افکت محدود، هزینه اضافی به خریدار تحمیل کند. حتی در آزمایشی که ما در بین دوربین گوشیهای پرچمدار گرفتیم، اولتراپیکسل در کل ضعیفترین عملکرد را از خود نشان داد تا مشخص شود که اچتیسی باید خیلی لجباز باشد اگر بخواهد در پرچمدار بعدیاش، باز این مدل از دوربین را قرار دهد!
اما در دیزایر Eye کمی داستان متفاوت است. با اینکه دوربین پشتی 13 مگاپیکسلی به همراه دو فلاش LED توانایی خوبی در عکسبرداری دارد، اما وجود همین مشخصات برای دورببن جلو، تا حد زیادی تعجب برانگیز است. مگر چهره انسان در عکسهای سلفی به چه تعداد پیکسل نیاز دارد و آیا حضور دو فلاش LED در این قسمت با توجه به فاصله کم سوژه تا نمایشگر، ضروری است؟
دوربین جلو و عقب، هر دو ۱۳ مگاپیکسلی هستند و تنها تفاوت در میزان F آنهاست که برای جلویی 2.2 و برای پشتی 2 است و به نظر میرسد دلیل این فرق، به خاطر وایدتر بودن دوربین جلویی است که به طور معمول از فاصله نزدیکتری اقدام به عکاسی کرده و بدین خاطر نیاز به جای دادن فضای بیشتری در خود دارد.
برای آنکه ببینیم این دو دوربین چه تفاوتی در گرفتن عکس دارند، نمونه مشابهی را در جلوی آنها گذاشته و عکاسی کردیم (با سختی و مشقت فراوان!). تصویر اول برای دوربین پشتی و عکس دوم مربوط به دوربین جلویی است.
اچتیسی امکانات نرمافزاری ریز و درشتی را هم به دوربینش افزوده تا بتواند جذابیت کار کردن با آنها را افزایش دهد. تقریبا هر امکانی که برای دوربین پشتی فراهم است، برای جلویی نیز آورده شده تا مبادا به یکدیگر حسودی کنند! همچون قبل هم از افکتهای متنوع و نرمافزار Zoe بهره گرفته شده تا عاشقان عکاسی، با کیت کاملی از امکانات رنگارنگ سر و کار داشته باشند.
البته در این بین یک ایراد هم مشاهده میشود و آن عدم قابلیت تنظیم فلاش برای دوربین جلو در حالت خودکار است. در واقع این شما هستید که همیشه تنظیم میکنید آیا میخواهید دوربن فلاش بزند یا خیر!
در ادامه چند تصویر شکار شده با دوربین جلوی دستگاه را مشاهده میکنید.
البته دوربین پشتی را هم فراموش نکردهایم و به شاهکارهای آن نیز توجهی بفرمایید.
در بخش فیلمبرداری، دیزایر Eye توانایی فیلمبرداری در حداکثر وضوح فول اچدی را داراست و زمانیکه این کمپانی برای پرچمداران خودش هم قابلیت 4K را در نظر نمیگیرد، پس انتظار نداشته باشید در این سوگلی چشم درشت هم چنین چیزی را مشاهده کنید. در کلیپ یک دقیقهای که با دوربین گرفتیم، حجم تصویر 144 مگابایت شد. با آنکه نور چندان بالا نبود، اما میزان نویز به حد آزار دهندهای نرسید، صدا کیفیت خوبی داشت و فقط کمی لرزشها بیش از حد به نظر میرسید.
به یاد ایام قدیم!
با آنکه دیزایر Eye قد و بالای رعنایی دارد، اما اسپیکرهای دوست داشتنی سری وان را نمیتوان در آن دید. البته در ابتدا که دو اسپیکر مخفی شده در بالا و پایین گوشی را دیدم، بر این ابتکار اچتیسی احسنت گفته و ذکاوتش برای این کار را ستودم. جایگاه اسپیکرها هم به راستی خوب است و به خصوص به دلیل پخش شدن صدا از جلو، کاربر را راضی میکند، اما اگر بخواهید با گوشیهای سری وان و حتی مدلی چون دیزایر 816 آن را مقایسه کنید، به طور حتم ناامید خواهید شد! پلیر دستگاه هم به صورت پیش فرض، کدکهای تصویری زیادی را پشتیبانی نمیکند و به همین خاطر، بایستی دست به دامان برنامههای دیگر اندروید همچون MX Player شوید. اما اگر سور و سات کافی را برای تماشای فیلم فراهم آوردید، مشاهده آن در این محصول لذت بخش خواهد بود، به خصوص اگر هدفونهای با کیفیتی در گوشتان باشد و از صدای رسا و دلپذیر Eye بهره بگیرید.
من هم ضد آب شدم!
بالاخره اچتیسی تصمیم گرفت تا یک گوشی با گواهی رسمی IP را به بازار ارایه کند تا یک مدل با قابلیت دوام آوردن در یک متری آب را داشته باشد (گواهی IPX7 که حرف X به خاطر عدم مقاومتش در برابر گرد و غبار است). از آنجایی که دکمه شاتر اختصاصی نیز برای کاربر فراهم آورده شده است، پس میتوانید به راحتی عکاسی کرده و حتی سلفیهای عجیب و غریب را از خودتان بیندازید. احتمالا زیر آب، یکی از همان جاهایی است که فلشهای دوگانه، بسیار به کمک کاربر خواهد آمد چرا که میزان نور در چنین محیطی کمتر شده و ارزش فلاشها بسیار بیشتر میشود.
اچتیسی برای این چشم دوست داشتنیاش، یک باتری 2400 میلیآمپری را در نظر گرفته که قادر است تا بیش از 10 ساعت وبگردی و تماشای فیلم را برای کاربر خود به ارمغان بیاورد و اگر زیاد اهل مکالمه هستید (فراموش کرده بودیم که گوشی برای حرف زدن هم هست!)، تا نزدیک به ۲۰ ساعت بر روی توانایی آن حساب باز کنید.
از دیگر ویژگیهای این گوشی خوش قد و بالا (و کمی هم دیلاق!) بایستی به توانایی شارژ سریع آن اشاره کرد که تنها در عرض ۳۰ دقیقه، تا ۶۰ درصد از توان خود را باز مییابد.
این محصول اچتیسی که با نسخه 4.4.2 اندروید و پوسته زیبای سنس، ورژن 6 وارد بازار شده است، دارای 16 گیگابایت حافظه داخلی بوده و توانایی پشتیبانی از 128 گیگابایت حافظه جانبی دیگر را هم داراست.
سخن پایانی
بایستی دیزایر Eye را یک گوشی خاص از اچتیسی دانست، مدلی که تمرکز اصلی سازنده بر روی دوربین (به خصوص جلویی) استوار بوده و سبب شده تا محصولی متفاوت را به بازار عرضه کند. البته این تمرکز، سبب نشده تا این گوشی در سایر جهات مدلی ضعیف باشد و اتفاقا تلاش اچتیسی بر روی ساخت نمونهای با توازن مناسب است تا کسی نتواند دیزایر Eye را چشم بزند!
اما خب، قد زیادی رعنا و قیمتی بالاتر نسبت به سایر همردههای دیزایری (وغیر دیزایری در بازار)، سبب میشود تا اگر پول کافی در جیب و علاقه وافر به عکسهای سلفی داشته باشید، گوشه چشمی نیز به آن بیندازید.
عمر مفید یک گوشی موبایل در دستان شما چقدر است؟ ۱ ماه؟ ۲ ماه؟ ۱ سال؟ ۵ سال؟ این میزان هرچقدر هم باشد، باز به قدری نیست که هر فرد تنها با یک گوشی در زندگی خود سر کند و بالطبع اگر عمر هر انسان را ۷۰ سال بدانیم و فرض کنیم که وی از ۲۰ سالگی اقدام به خرید گوشی کرده باشد، حداقل بیش از ۱۰ گوشی را در زندگی خود تجربه میکند (با توجه به شرایط فعلی). پس قاعدتا همه افراد در این زمینه، میتوانند تنوع طلب شوند و عمر خودشان را تنها به پای یک گوشی تلف نکنند!
این همه داستان گفتم تا چه نتیجهای بگیرم؟ اینکه من هم تصمیم گرفتم تا پس از مدت زمانی نسبتا طولانی (نزدیک به ۱ سال!)، تجدید فراش موبایلی کرده و به سراغ گوشی جدیدی بروم. این بار تصمیم گرفتم تا کمی تنوع را هم چاشنی انتخاب خودم کنم و نه تنها یک مدل با فرهنگی تازه (منظور برند متفاوت) را تهیه کنم، بلکه آن را با شخصیتی تغییر یافته (منظور سیستم عامل) در دست بگیرم. از آنجایی هم که سیب را بسیاری میوه بهشت میدانند، به سراغ کمپانی اپل رفته تا این تجربه را از آخرین فرزند این کمپانی کسب کنم. البته سیب اپل گاز زده بود و در همان ابتدا کمی من را ترساند که نکند این همان سیبی باشد که به خاطرش آدم از بهشت رانده شد و به جای سبب خیر، برایم ایجاد شر کند! خلاصه پس از کلی سلام و صلوات، این سیب را از شاخهاش چیدم و بهای سنگینی هم به باغبان آن پرداخت کردم تا ببینم که این سیب میوه بهشت است یا ثمره رانده شدن از آن؟! بیایید با هم، این میوه را بیشتر بررسی کنیم.
چندان سرخ نیست!
قبل از گرفتن این سیب، آن قدر عدهای برایش به به و چه چه به راه انداخته بودند که به نظر میرسید سرخترین سیب زمین است! بعضی از طراحی خارقالعادهاش میگفتند و برخی از نازکی مثال زدنیاش! اما سیب همان است که کاربر ببوید نه آنکه باغبان بگوید! برای همین یک نسخه نقرهای را سفارش داده و با اشتیاق، جعبه سفیدش را باز کردم. سرانجام سیب در دستانم قرار گرفت و مشغول بررسیاش شدم. از جلو که به آن نگریستم، گوشههای خمیده و بدن نحیفش من را به فکر فرو برد. این سیب، واقعا آن چیزی نبود که انتظارش را داشتم. ظاهری کاملا معمولی که رنگ سفیدش در رو به رو، حتی برخی از محصولات بیکیفیت بازار را در ذهنم تداعی میکرد. در واقع گرد شدن لبهها، باعث شده بود تا از زیبایی این محصول تا حد زیادی کاسته شود. وقتی بهتر در دست چرخاندم، احساس کردم همچون ماهیای که تازه از آب گرفته شده است، تلاش میکند تا از آن بلغزد و خود را به گوشهای پرتاب کند! گوشی ظریف است و لغزان و بایستی بسیار مراقب بود تا به راحتی از دستانتان جدا نشود. اما چرا واقعا این گونه ساخته شده است؟ چه میشود کرد، اپل است دیگر!
در زیر نمایشگر کلیدی خودنمایی میکند که آن را تاچ آیدی مینامند، بخشی که باغبان بر داشتنش بسیار میبالد و به راستی، عملکرد قابل قبولی هم دارد. در سمت راست تک کلید پاور و در قسمت چپ، دو کلید کم و زیاد کردن صدا در کنار دکمه سایلنت آیفون 6 خودنمایی میکنند که همگی به خاطر نازک شدن گوشی مجبور به گرفتن رژیم شده و دیگر خبری از حالت گرد و دوست داشتنی آنها نیست. در بالا چیزی وجود ندارد و در پایین، پورت اتصال به کامپیوتر در کنار اسپیکر و ورودی هدفون، به آرامی در کنار یکدیگر آرمیدهاند!
وقتی که گوشی را به پشت بر میگردانید، احساس تصاحب یک کالای گران قیمت، برایتان قابل قبولتر میشود. تصویر سیب گاز زده در وسط خودنمایی کرده و در بالا، چشم از حدقه زده گوشی که وظیفه عکاسی را بر عهده دارد، در کنار فلاش دوگانه دیده میشود. لنز دوربین را میتوان فدایی آیفون 6 هم نامید؛ چرا که خودش را به خاطر باریک نمودن گوشی فدا کرده و سینهاش همیشه برای دریافت ضربات احتمالی سپر شده است!
پوستش سفت است!
برای آنکه بخواهید وارد دنیای این سیب بشوید، بایستی تلاش بیشتری نسبت به سایر رقیبانش داشته باشید. در همان ابتدا اصرار عجیبی بر دریافت مشخصات شما دارد تا اجازه ورود بدهد و جالب آنجاست، زمانیکه میپرسد از کدام دیار من را گرفتهای و شما میخواهید پاسخ دهید، هیچ اثری از نام ایران نخواهید یافت! گویا که فراموش کرده بسیاری از مردمان این سرزمین، عاشقان سینه چاک باغبان هستند و برای چشیدن طعم سیب آن، حاضرند بهایی بیشتر از هر کجا بپردازند، اما حیف که این باغبان را ارزشی برای خریدارانش نیست! پس به ناچار، در ابتدا کشور سازنده (آمریکا) را برگزیدم اما هر چه اصرار کردم، سیب اجازه ورود به لایههای داخلی را نداد و همچنان مرا گرسنه نگاه داشت! به ناچار، یکی از کشورهای همسایه را انتخاب کردم تا اجازه ورودم صادر شود! پس از آن و طی مراحلی طولانی و ایجاد حسابی اجباری به نام اپل آیدی، توانستم تا به درون این سیب قرمز، سرکی بکشم. اما چرا انقدر سختی برای یک ورود ساده؟! چه میشود کرد، اپل است دیگر!
آبدار است!
با وارد شدن به محیط نرمافزاری این هوشمند، کمی خاطرات گذشته را به فراموشی سپرده و به گشت و گذار در میان آن پرداختم. روان بودن، نخستین چیزی است که با آن برخورد میکنید. اگر نسبت به سیستم عاملی چون اندروید بخواهم آن را بسنجم، بایستی گفت که همه چیز انگار سرجای خودش قرار دارد! البته برای کسی که سالها با اندروید، نسخههای گوناگون و پوستههای متفاوت کار کرده است در ابتدا گیج کننده میماند. احساس میکنید که از یک محیط شلوغ و البته با طراوت، واردی محلی شیک و با کلاس اما بسیار منظم شدهاید؛ نظمی که میتواند گه گاه سبب آزار شما شود و به واسطه عادت نداشتن با محیط جدید، باعث آزردگی خاطرتان نیز بشود.
با ورود به اپاستور آیفون، اطمینان پیدا میکنید که این سیب، یکی از میوههای بهشت است؛ چرا که همه چیز با نظم و ترتیب، همچون دانههای انار چیده شده است (شاید هم سیب فضایی است که داخلش انار دارد!)، این شیرینی برای ما ایرانیها، طعم دلپذیرتری هم دارد، چرا که دیگر نه از محدودیتهای پلی استور گوگل خبری است و نه از ایراد و کمبودهای سایر مارکتهای اندرویدی و اگر امکان خرید برنامههای پولی (که برخی از شرکتهای داخلی قول آن را دادهاند) نیز فراهم میشد، دیگر تبدیل به بهشت برین میشد!
با انتخاب هر بازی یا برنامه، آیکون آن بر روی نمایشگر شما نقش میبندد و با یک نمودار دایرهای، نشان میدهد که تا چه میزان از آن دریافت شده است.
البته باغبان (همان اپل خودمان)، ظاهرا خیلی هم دوست نداشت که من در این بهشت برین به گشت و گذار بپردازم و پس از آپدیت به نسخه iOS 8.1 با ایرادهایی همچون عدم دریافت صحیح بازی و برنامهها رو به رو شدم که کمی کامم را از این نظم و زیبایی، تلخ کرد. البته این ایراد را میتوان به اینترنت داخل کشور نیز وارد دانست اما اگر بخواهید از امکاناتی چون کیبورد فارسی استفاده کنید، دیگر اینترنت تقصیری ندارد چرا که شما مجبور هستید تا صفحه کلیدی عربی را در مقابل خود بچینید و دائما بر این سیستم عامل لعنت بفرستید که چرا برخلاف اندروید، یک کیبورد استاندارد فارسی را در دل خود نگنجانده است (زبان فارسی برای منوها که دیگر پیشکش!).
اما باید اکوسیستم قدرتمندی همچون iOS را یکی از برگهای برنده اپل دانست که سبب میشود تا بسیاری مجذوب نظم آن شوند و به خصوص اگر جز آن دستهای باشید که انضباط را دوست دارید و یا این سیستم عامل را به عنوان نخستین هوشمند خود انتخاب کردهاید، کمی تغییر دادنش برایتان دشوار خواهد بود و اگر کوچ هم بکنید، هر از گاهی، فیلتان یاد هندوستان کرده و میخواهید که سری به آن بزنید.
جهنم در همین نزدیکیهاست!
همه چیز خیلی خوب در این اکوسیستم پیش میرود اما وای به زمانی که بخواهید چیزی را وارد آن کرده و یا خارج نمایید! این لحظه، زمانی است که فرشتههای این بهشت درست به مانند کرمهای سیب عمل کرده و چهره زشتی از iOS را در مقابل اندروید برایتان ترسیم خواهند کرد. اول از همه که بدون برنامه مزاحمی به نام آیتونز قادر به رد و بدل کردن هیچ چیزی حتی با کامپیوتر شخصیتان نیستید و پس از آن هم اگر اجازه یافتید، باز در چارچوب بستهاش گرفتار خواهید بود و از درون میسوزید که چرا این همه پول دادهاید اما اجازه استفاده کامل از آنچه که خریدهاید، به شما داده نمیشود!
در این داستان، اپل امنیت را بهانه سختگیریهای خودش قرار داده اما باز برای آزادی کاربر انقدر ارزش قائل نشده که حتی اگر وی ریسکش را هم پذیرفت، اجازه رهایی را به وی بدهد.
مشکل شما فقط در ارتباط با کامپیوتر نیست و راههای دیگر همچون بلوتوث با آنکه میتواند گوشی همسایه را به خوبی بشناسد، اما اجازه تبادل اطلاعات را نمیدهد تا با این دهن کجی، به شما اثبات کند که با یک باغبان توانمند اما بسیار خودخواه طرف هستید! واقعا چه میشود کرد؟ اپل است دیگر!
حتی اتصالات در نظر گرفته شده نیز با توجه به این روش انتخاب گشته و با آنکه تقریبا تمام کمپانیهای سازنده، پورتی چون میکرو یواسبی را به عنوان یک استاندارد بینالمللی جهت ارتباط دستگاه با شارژر یا کامپیوتر قبول کردهاند، اپل همچنان اصرار بر روی سازه خویش دارد و برای همین اگر تصمیم گرفتید تا به جایی دورتر از شارژر اصلی دستگاه بروید، باید فقط به دنبال دارندگان سیبهای باغ اپل باشید تا در صورت اتمام شارژ دستگاه شما، به کمکتان بشتابند و از یاری سایر افراد، محروم خواهید بود. ضمن اینکه تصور کنید، حتی شما کابل را هم با خود به همراه دارید، اما آیتونز چه؟ چارهای نیست! هر جا که نشستید، باید آن را نیز دانلود و نصب کنید تا گرمای این جهنم بیشتر شما را بسوزاند و بگوید در این زندان، بایستی به حرف زندانبان (باغبان سابق) کاملا گوش دهید! شاید به همین خاطر است که نام رهایی از این قفلها را هکرها، جیلبریک به معنای شکستن زندان گذاشتهاند! امری که بسیاری به قیمت از دست دادن گارانتی و حتی با خطر رو به رو شدن سیبشان، به آن تن در میدهند تا از این زندان رهایی یابند.
خوشبوست!
با آنکه بسیاری بر وضوح تصویر آیفون 6 ایراد میگیرند، اما این کمپانی اصرار عجیبی بر حفظ چگالی پیکسلی 326 دارد و پایش را در یک کفش کرده که چشم انسان بالاتر از 326 پیکسل در هر اینچ را نمیبیند! حالا سایر کمپانیها هر کار میخواهند بکنند و حتی به جای QHD از وضوح 4K و اصلا 8K استفاده کنند! این کار تنها ریختن آب بر روی پارچ پر از آب است.
اگر به چهره این سیب هم بیشتر دقت کنید، متوجه میشوید که تا حد زیادی حق با اپل است و نمایشگر به قدری کیفیت دارد تا وضوح تصویر 750 در 1334 پیکسلی آن سبب نگرانی خاطر شما نشود. البته در این بین، باغبان داستان ما، یکی از ویژنهای قبلیاش را به کل کنار گذاشت و به ناگاه جهشی بلند از روی سایز 4 اینچ بر روی 4.7 پیدا کرد؛ جایی که تا پیش از این اصرار عجیبی بر ناکارامدی سایزهای بالاتر از ۴ اینچ داشت (حالا صحبتی از آیفون 6 پلاس با اندازه 5.5 اینچیاش دیگر نمیکنیم). اینجا، مکانی است که اپل برخلاف عقاید گذشته، ناچار شد تا برای از دست ندادن بازار، همراه با آن شود، امری که دستخوش تمسخر کمپانیهای دیگر نیز شد اما اپل خیلی طبیعی و بدون آنکه خم به ابرو بیاورد، نشان داد که حاضر است در مواردی که سودش به خطر میافتد، ارزشهایش را نیز به راحتی قربانی کند! چه میشود کرد، اپل است دیگر!
کیفیت این نمایشگر در زیر نور آفتاب نیز یکی از بهترینهاست و واقعا نمیشود ایراد خاصی برایش عنوان کرد و فقط اگر مثل اندروید، امکان تنظیمات بیشتر در حالت اتوماتیک وجود داشت، خوشبو بودن آن دلپذیرتر میشد.
برای آنکه کیفیت این سیب را در کنار برخی از بزرگان بازار به نمایش بنشینید، برایتان تصاویری شکار کردهایم که در ادامه مشاهده میکنید.
عکس نخست، آیفون 6 را در کنار پرچمدار این روزهای سونی یعنی اکسپریا Z3 نشان میدهد.
در اینجا، سیب ما در کنار یک فلزی مشهور به نام اچتیسی وان M8 ایستاده و به دوربین لبخند میزند.
بگذارید تا آیفون را به همراه یک مدل با نمایشگر QHD هم ببینیم. پس این شما و الجی G3!
آیا فکر میکنید سایز 4.7 اینچ بزرگ است؟ پس تصویر زیر را ببینید تا متوجه شوید که آیفون 6 در کنار یک غول فلزی با نام اسند میت 7، چه اندام نحیفی هم دارد!
ساده اما با شکوه
فکر میکنید در این اندام نحیف، چه چیزی موتور محرکه شماست؟ موتوری که به اذعان بسیاری، قویترین در بین هوشمندهای فعلی بوده و در مقابل هیچ بازی و برنامهای سر فرود نمیآورد. یک چیپست هشت هستهای با فرکانس ۳ گیگاهرتز برای هر هسته؟! شاید هم اپل خواسته رکوردی به نام خودش بزند و هستهها را همچون دانههای انار دسته به دسته، با نظم و ترتیب، یکجا نشونده! در کنارش هم ۴ گیگابایت رم قرار داده تا همچون یک بوگاتی قدرتمند، در جاده همواره iOS بتازاند!
تمام حدسهایتان اشتباه است! در دل سیب ما، سختافزاری آرمیده که اگر بر روی یک گوشی اندرویدی قرار داشت (از لحاظ مشخصات تئوری)، به زحمت لقب یک میان رده را بر روی آن قرار میدادیم. اما این چه موتوری است که این همه قدرت دارد اما بر روی کاغذ، هیچ حرف خاصی ندارد!
چیپستی به نام Apple A8 که تنها دو هسته دارد و فرکانس هر کدام نیز بر روی 1.4 گیگاهرتز تنظیم شده تا از این لحاظ، مجموعشان به قدرت حتی یک هسته برخی از مدلهای اندرویدی نیز نرسد. همچنین در روزگاری که سایر پرچمدارن از رمهای 3 گیگابایتی استفاده میکنند، اپل میزان آن را بر روی 1 گیگابایت بسته تا نشان دهد که معجزه در مشخصات سختافزار نیست، بلکه در هماهنگی آن با اکوسیستم است، مکانی که به راستی این یانکی خودخواه را بایستی در آن، برترین دانست!
برای اثبات این امر، برای شما هیچ بنچمارکی نمیگیریم (به جز تصویر بالا که قدرت آن را در برنامه AnTuTu نشان میدهد)، اما همین را بدانید که آیفون 6، هیچگاه در برابر بازی و برنامهای آخ نمیگوید و کوره درونش همچون برخی از پرچمدارن، دستان شما را در هنگام بازیها نخواهد سوزاند!
از حدقه در آمده!
اگر آیفون 6 را در دست گرفته باشید، احتمالا منظور ما را از این تیتر فهمیدهاید! بلی، دوربین! قسمتی که با مهری تمام، از چارچوب امن بدنه خارج شده و کاندیدای اصلی برای دریافت انواع آماج است! چه زمانی که آن را در کیف قرار دهید و کلیدهای درونش برای لنز گوشی شما خط و نشان بکشند و چه هنگامیکه داخل جیب بگذارید و سکههای فلزی، آن را به استهزا بگیرند! اما چه میشود کرد، اپل است دیگر و کسی حق اعتراض ندارد! (پس ما داشتیم چه میکردیم؟!)
بیاید تا نگاهی به مشخصات آن بیندازیم: یک دوربین ۸ مگاپیکسلی …! صبر کنید؛ ۸ مگاپیکسل؟ آیا این همان عددی نیست که بر روی آیفون 5s بود؟ یا همان رقمی که دو سال پیش به همراه آیفون 5 وجود داشت و یا شاید همان میزانی که ۳ سال پیش به همراه آیفون 4s معرفی شد! آه، درست است! یعنی سه سال گذشت و این کمپانی، حتی به خودش زحمت نداد تا این عدد را کمی بالا ببرد؟ خب چه میشود کرد، اپل است دیگر!
البته همه میدانند که عدد مگاپیکسل، تنها یکی از فاکتورها در عکاسی است و در این قسمت، این کمپانی نشان داده که همیشه، یکی از بهترینهاست. به همین خاطر ما هم سیبمان را در دست گرفتیم و در شرایط مختلف مشغول به عکاسی شدیم که برخی از هنرنماییها را در زیر مشاهده میکنید.
در بخشی چون دوربین فیلمبرداری، از زمان آیفون 5 تا به امروز، ماکسیسم وضوح تصویر بر روی فول اچدی باقی مانده و حرکتی به سمت 4K مشاهده نمیشود. البته به شخصه، فیلمبرداری با این وضوح را بیشتر یک عنوان تبلیغاتی میدانم که برای اکثریت افراد، کاربردی نیست (شما در خانهتان تلویزیون 4K دارید؟ آره؟! پس خیلی پولدارید!). یکی از موارد دوست داشتنی، توانایی بسیار بالای دوربین در ضبط صحنهها با میزان فریم بالاست، جایی که فول اچدی را با ۶۰ فریم و اچدی را با رقم عالی ۲۴۰ فریم بر ثانیه ضبط میکند تا صحنههای دوست داشتنی فیلمبرداری در جام جهانی (به صورت آهسته) در ذهن شما تداعی شود (برزیل یادت نره!).
هرچی بخواهم پخش میکنم!
برای چنین قسمتی، ما ۳ فاکتور را در نظر میگیریم: نمایشگر، صدا و فرمتها. در بخش نخست، هیچ بحثی درباره کیفیت نمایشگر نمیتوان داشت، اگرچه اندازه 4.7 اینچی با آنکه نسبت به سابق بزرگتر شده اما هنوز نسبت به بسیاری از رقبا فاصله دارد (این فاصله صرفا چیز بدی نیست اما در قسمتی چون مالتی مدیا، میتواند آزار دهنده باشد). فرض کنید در هواپیما نشستهاید و فرد سمت راستی یک گلکسی نوت 4 و دیگری الجی G3 دارد و هر سه میخواهید یک فیلم تماشا کنید. احتمالا با نگاه به نمایشگر گوشی آنها، تنها سرخورده شده و تصمیم میگیرید که به موزیک گوش دهید!
در بخش صدا، قدرت تک اسپیکر مونو در مقایسه با نسلهای قبلی پیشرفت داشته اما باید آن را متوسط ارزیابی کرد؛ اما کیفیت صدا در هدفونها تا حد زیادی این نقیصه را برطرف ساخته و با یکی از بهترین آواها طرف هستید.
در قسمت سوم چه؟ خب اگر در بخش نمایشگر تنها کمی احساس سرخوردگی کردید، در اینجا بهتر است که سرتان را به دیوار بکوبید چرا که اگر از هفت خوان آیتونز جهت وارد کردن فیلم و کلیپ به گوشی هم بتوانید بگذرید، باز به غیر از معدود فرمتهایی که اپل برای شما صلاح دیده است، باقی را نمیتوانید اجرا کنید (مگر آنکه به کمک یک سری نرمافزار، آنها را تبدیل کنید). پس در این موقع یا باید یک اینترنت بسیار پر سرعت با جیبی پر از پول جهت خرید از اپاستور داشته باشید یا سری محکم که وقتی آن را به دیوار میکوبید، شما را زنده نگاه دارد!
قطره قطره میلیآمپر
اگر نگاهی به باتری آیفون بیندازیم، با رقمی برخورد میکنیم که در بین گوشیهای امروزی، به خصوص پرچمداران، یک عدد ضعیف به حساب میآید. اما فراموش نکنید، اینجا دنیای دیگریست و اپل ثابت کرده که با اعداد و ارقام این چنینی، به خوبی جادو میکند! چه بسا در بخش سختافزاری دیدیم که با مشخصاتی بسیار پایینتر، ارقامی حتی بهتر از بزرگترین پرچمدارن به دست آورده و شاید 1810 میلیآمپر هم در اینجا بتواند یک جادوی دیگر از این باغبان کهنهکار آمریکایی باشد.
بیایید یک مقایسه با آیفون 5s داشته باشیم. نسخه جدید از ۱۵ درصد ظرفیت بیشتری بهره میبرد اما در مقابل سایز و تعداد پیکسلهای نمایشگر (که بیشترین مصرف باتری را دارند) در حدود ۴۰ درصد افزایش داشته تا کمی ترس بر اندام ما بیفتد که نکند این سیب سرخ جدید، حتی به اندازه گذشته نیز توان نداشته باشد.
در بررسیهایی که بر روی باتری انجام پذیرفته، خوشبختانه توانایی آیفون 6 نه تنها کمتر نشده، بلکه نسبت به قبل تا حدودی نیز بهبود پیدا کرده است. شما هم اکنون میتوانید با این گوشی، بیشتر از ۱۰ ساعت به وبگردی بپردازید و اگر اهل تماشای ویدئو هستید، در حدود 9 ساعت و نیم دوام بیاورید. میزان مکالمه با آن نیز در حدود ۱۲ ساعت برآورد شده تا در این قسمت، چندان هم ناراضی نباشید. اما یک چیز را فراموش نکنید، این گوشی شاید در مقایسه با برادران بزرگترش بهتر باشد، اما در مقابل بسیاری از رقبا همچون سونی اکسپریا Z3 کامپکت یا لومیا ۱۵۲۰ و یا حتی پرچمداران گلکسی سامسونگ، حرف چندانی برای گفتن نخواهد داشت و ایکاش اپل بیشتر از آنکه به فکر کمر باریک ساختن محصولش بود، کمی هم به توان آن توجه میکرد تا باتری، یکی از پاشنههای آشیل همیشگی نباشد. اما خب چه میتوان کرد؟ اپل است دیگر!
آیا شیرینتر شده؟
همیشه یکی از انتظارات کاربران و کارشناسان از محصولات اپل، نوآوری بوده است! چه آنجایی که برنامه Siri را معرفی کرد و چه زمانیکه با تاچ آیدی و پردازندههای ۶۴ بیتی، تلاش برای ارتقای امنیت و بهینهسازی توان داشت. اما این شرکت غول پیکر، امسال چه چیزی را عرضه کرد که به انتظار دنباله روی سایر سازندگان از آن باشیم؟ واقعیت این است که همه چیز در هیاهوی بزرگتر و نازکتر شدن محصولات اپل گم شد! اما آیا تا پیش از این، گوشیهای بزرگتر و نازکتر نداشتیم؟ پس چیزی در این بین خلق نشد! بیایید کمی واقع بین باشیم، حتی برنامههایی چون Apple Pay که بر مبنای NFC کار میکند، نه یک نوآوری محسوب میشود و نه حتی کاربردی جهانی دارد. امسال بیشتر از هر چیزی، یک عنوان پررنگتر دیده میشد و آن تلاش اپل بر فروش بالاتر و دید تجاری بود که بر سایر بخشها سایه افکند. حتی اگر نگاهی به نسخههای معرفی شده بیندازید، این امر به وضوح قابل درک خواهد بود. سه مدل ۱۶، ۶۴ و ۱۲۸ گیگابایتی! حالتی که به جای حذف ورژن ۱۶ و باقی ماندن ۳۲، کاملا برعکس عمل شده و تنها جهت ترغیب خریدار به داشتن نسخه ۶۴ گیگابایتی (و پرداخت ۱۰۰ دلار بیشتر)، ورژن قدیمیتر ۱۶ گیگابایت حفظ شده تا نشان دهد این باغبان، بالاتر از هر چیزی به فکر افزایش ارزش سهام و فروشش است و دیگر چندان به نوآوری توجهی نمیکند!
در واقع امسال اندازه سیب بزرگتر شد اما شیرینتر نشد و شاید این اندازه بزرگتر حواس بسیاری را از درونش پرت کند، اما پس از مدتی، این طعم سیب است که ذائقه آنها را سیراب خواهد کرد نه اندازه بزرگ و هیبت سنگینتر آن!
سیب را بچینم؟
اپل باید از سرنوشت کمپانیهای بزرگی چون نوکیا درس بگیرد و با اصرار بر یک رویکرد ثابت، انتظار نداشته باشد که کاربران به دنبال سیاستهای یک طرفه آن همیشه گام بردارند. چه بسا، زمانی هم نوکیا در عرش بود و حتی بدبینترین افراد هم پیشبینی نمیکردند که در فاصلهای نه چندان زیاد، یک کمپانی دیگر (مایکروسافت) نام آن را از روی محصولاتش نیز حذف کند. اپل اکنون قدرتمند است و در اوج نشسته اما باید بداند که اگر هدفش را تنها بر روی منفعت مالی خود و سهامدان بگذارد، دیری نخواهد پایید که تعداد عاشقان سینه چاکش نیز رو به افول خواهد گذاشت. وقتی که برای ارزانترین سیب شما بایستی 650 دلار (که فعلا در کشور ما با این قیمت گیر نمیآید) پول بدهید و این مبلغ تا ۹۵۰ دلار (برای آیفون 6 پلاس نسخه ۱۲۸ گیگابایت) افزایش مییابد، به طور حتم خریداران، نگاهی به باغ سایر شرکتها نیز میاندازند و ممکن است که داشتن یک سیب را آن هم به هر بهایی، یک اولویت برای خودشان قلمداد نکنند. اگر هم تصمیم به خرید سیب گرفتید، توصیه میکنیم حداقل آن را با گارانتی اصلی (وقایع گستر فارس) تهیه نمایید.
حال به راستی، این سیب محصول بهشت است یا ثمره رانده شدن از آن؟ پاسخ را شما بدهید.
مقایسه دوربین 6 پرچمدار: اکسپریا Z3، آیفون 6، نوت 4، الجی G3، اچتیسی M8 و هواوی P7 (بهروز شد)دوربین عکاسی، یکی از بخشهای بسیار مهم در بین گوشیهای امروزی محسوب میشود، جایی که کمپانیهای مختلف سعی میکنند تا با انواع روشهای فنی و تبلیغاتی، خود را نسبت به رقبا برتر نشان بدهند. حال به این بهانه، ما بر آن شدیم تا از 6 پرچمدار این روزهای بازار از 6 سازنده مختلف دعوت به عمل بیاوریم تا ضمن حضور در جمع صمیمی ما، در 10 قسمت مختلف، توانایی دوربین خودشان را با سایرین به نمایش بگذارند. خب این 6 گوشی چه مدلهایی هستند؟ واقعا نمیدانید؟ مگر تیتر را نخواندهاید! از اپل مغرور، ما آیفون 6 با دوربین 8 مگاپیکسلی (با فلاش دوگانه LED) و دوربین جلویی 1.2 مگاپیکسلی دعوت کردیم که حداقل در اعداد و ارقام پیکسلها، چنین غروری برای آن پسندیده به نظر نمیرسد! از کمپانی اچتیسی سر به زیر، ما مدل آهنین موسوم به اچتیسی وان M8 با دوربین اولترا پیکسل (به ادعای خود سازنده البته!) که دارای دو لنز 4 مگاپیکسلی است و برای عکاسی، فقط یکی از آنها کار میکند (با فلاش دوگانه LED) به همراه دوربین جلویی 5 مگاپیکسلی (تنها مدلی که دوربین جلویی آن از پشتیاش، مگاپیکسل بالاتری دارد) را به جمع خودمان افزودیم. از الجی مهربان، پرچمدار خاص آن یعنی G3 را وارد آزمایشگاه کردیم. گوشی هوشمندی که مجهز به دوربین 13 مگاپیکسلی (با فلاش دوگانه LED)، فوکوس لیزری و دوربین جلویی 2.1 مگاپیکسلی بود. از سامسونگ زرنگ، آخرین فبلت این کمپانی یعنی گلکسی نوت4 با نوار فلزی و هیبت بزرگش را به گروهمان اضافه کردیم تا با دوربین 16 مگاپیکسلی (با تک فلاش LED) و دوربین جلویی 3.7 مگاپیکسلیاش، برای ما هنرنمایی کند. از سونی دوست داشتنی، اکسپریا Z3 مهمان ما بود تا بلکه به لطف دوربین 20.7 مگاپیکسلی که بالاترین تعداد پیکسل را در بین مدلهای اندرویدی دارید (با تک فلاش LED) و دوربین جلویی 2.2 مگاپیکسلی، تصاویر خاطره انگیزی را شکار کند. از هواوی با اعتماد به نفس، گوشی ظریف اسند P7 کاندیدای حضور شد تا به همراه دوربین 13 مگاپیکسلی (با تک فلاش LED) و دوربین جلویی 8 مگاپیکسلی، تواناییهای این کمپانی پر توان چینی را به رخ رقبا بکشد. چگونه مسابقه میدهند؟! داوران ما 10 قسمت مختلف را برای رویارویی این زیبارویان (واقعا همه زیبا هستند؟!) در نظر گرفتند. برای آنکه گوشی پیروز در هر مرحله مشخص شود، در انتهای هر بخش یک فرم نظر سنجی گذاشته شد تا آنکه عکاس بهتری بود، یک رای به حسابش ریخته شود! از آنجایی که داوران، به رای برخی از کاربران به دیده تردید مینگریستند و نگران بودند که آنها بدون دقت کافی به کیفیت عکس، به نام گوشی محبوبشان رای بدهند، تمام اسمها را داخل یک گوی ریخته و به هر مدل نامی دیگر بخشیدند! البته این اسامی جدید بسیار ساده هستند: A – B – C – D – E – F که در بالای هر تصویر، درج شده است. پس از یک هفته رای گیری پردهها خواهد افتاد و نام واقعی گوشیها نمایان میشود (و البته نظرسنجی هم بسته میشود). به روز رسانی: سرانجام روز موعود رسید و نام گوشیها اعلام میشود تا ببینید که تا چه میزان حدس شما در یافتن بهترین عکاس، صحیح بوده است (در نظرسنجی نیز نام گوشیها قرار داده شد). در پایان مطلب، سه گوشی برتر که بیشترین رای را از جانب کاربران دریافت کردهاند، عنوان خواهد شد. گوشی A: الجی G3 در تمام مراحل این آزمایش، تلاش کردیم تا شرایط برای همه مدلها یکسان بوده و حالتی که در آن گوشیها بهترین عکس خودشان را گرفتهاند، انتخاب کنیم. پس در این 10 مرحله ما را یاری کنید تا ببینیم که به راستی، کدام مدل عملکرد بهتری دارد و تندیس طلایی بهترین عکاس آیتیرسان را از آن خود خواهد کرد. شات اول: محیط باز با نور کافیدر مرحله نخست از 6 قهرمان خود خواستیم تا در یک محیط باز و زیر نور آفتاب، از محیطی گسترده عکس بگیرند. بدیهی است که در چنین شرایطی که نور هم به وفور وجود دارد، گوشیها بایستی بهترین تصاویر را گرفته و عاری از هر نویزی باشند. شات دوم: نگاه مستقیم به آفتاباز آنجایی که مرحله نخست خیلی ساده بود، گوشیها را به یک چالش جدیتر دعوت کردیم. بدین ترتیب که لنزهای آنها را مستقیم به آفتاب دوخته و توانایشان را در نشان دادن چنین منبع نور بزرگی سنجیدیم. شات سوم: تصویر گلعکاسی از یک گل خوش بر و رو از فاصلهای نزدیک و در زیر نور کافی، سومین قسمت رقابت بود و بایستی دید کدامیک در نشان دادن رنگ قرمز این گل و سایه روشن گلبرگها بهتر عمل کرده است. شات چهارم: نور معمولی اتاقگوشیهای قهرمان ما در این بخش از یاری آفتاب به صورت مستقیم محروم شدند اما در اتاقی با نور متوسط که همچنان از کمک غیر مستقیم نور خورشید بهره میبرد، شروع به عکاسی از سوژهای ثابت کردند. شات پنجم: اتاق با نور کم و بدون فلاشاین بار شرایط را برای هنرمندان خودمان باز کمی سختتر کردیم و در حالیکه گرسنه هم به نظر میرسیدند، یک سبد میوه را در محیطی نسبتا تاریک قرار داده و از آنها خواستیم که بدون کمک فلاش، از این سوژه خوشمزه عکس بیندازند. شات ششم: اتاق با نور کم و با فلاشاز آنجایی که برخی از گوشیها اعتراض میکردند ما نفهمیدیم از چی عکس گرفتیم، این بار اجازه دادیم تا از نور فلاش به منظور بهره گیری بهتر از رنگ و بوی سوژه استفاده کنند. اما نور فلاش آنها، توانسته سوژه را به صورت طبیعی نشان دهد؟ شات هفتم: شبوقتی که شما با محیطی گسترده از شهر که هنگام شب بوده و در دل تاریکی قرار دارید، روبهرو شوید، فلاشهای کوچک گوشیها هیچ کمکی به روشنایی محیط بدین بزرگی نخواهند کرد. در این شرایط، کدام مدل بهتر عکس گرفته است؟ شات هشتم: عکس سلفینوبتی هم باشد، این بار به عکاسی سلفی میرسیم، جایی که دوربینهای جلویی بایستی هنرنمایی خودشان را از چهره یکی از داوران ما که مجبورش کردیم به جلوی دوربین برود، نشان دهند. تصویر پس زمینه هم نسبتا روشن انتخاب شد تا کار این پرچمداران کمی دشوارتر شود. شات نهم: HDRتمام مدلها توانایی عکسبرداری HDR را داشتند و به همین خاطر یک سوژه با بک گراند روشن و جزئیات نسبتا زیاد را برگزیدیم تا ببینیم با HDR روشن، کدام گوشی میتواند نسبت کنتراست را به خوبی رعایت کرده و تعادل نوری سوژه نزدیک و دور را به درستی نمایش دهد. شات دهم: زومدوربینهای این پرچمداران از میزان مگاپیکسل مشابهی بهره نمیگرفتند، اما از آنجایی که زوم بر روی عکسها برای بسیاری از کاربران مهم است، در آخرین مرحله اقدام به تعیین توانایی آنها در چنین امر مهمی کردیم. یک تابلو در دور دستها که عنوان بانک مهر اقتصاد بر رویش نقش بسته بود (اسپانسر ما نیستها!)، برگزیدیم و آن را برایتان بزرگنمایی کردیم تا ببینید کدام گوشی جزئیات بهتری را به نمایش در آورده است. کلام آخرامیدواریم این 10 مرحله مقایسه بتواند در انتخاب برترین دوربین بین این پرچمداران بزرگ بازار شما را راهنمایی کند. از امروز تا هفته دیگر همین موقع، شما میتوانید در نظر سنجی شرکت کنید و پس از پایان یافتن این زمان، نام گوشیها مشخص شده و به جای حروف انگلیسی در فرم نظرسنجی قرار میگیرند و شما خواهید دانست کدام مدل، به راستی عملکرد بهتری داشته است.
|
در این مقاله قصد داریم تا ۳ پرچمدار این روزهای بازار با نامهای اچ تی سی وان (M8)، سونی اکسپریا زد2 و سامسونگ گلکسی اس5 را در کنار یکدیگر بگذاریم تا با چشمان خودتان ببینید که این گوشیها در کنار یکدیگر، چه کیفیتی را ارایه میکنند. همانطور که در تصاویر زیر مشاهده میکنید، در یک محیط کاملا تاریک و با نور ۱۰۰ درصد، در چندین حالت مختلف از اسمارتفونهای مورد نظرمان که همه یک تصویر مشابه را نشان می دادند، عکس انداختیم. در گزینش تصاویر نیز سعی کردیم تا طیفهای رنگی متفاوتی را انتخاب کنیم تا ملاک قضاوت افراد بر مبنای یک یا دو حالت نباشد! در این تصاویر نمایشگر سمت راست مربوط به گلکسی اس5، نمایشگر وسط برای اچتیسی وان (m8) و نمایشگر سمت چپ اختصاص به اکسپریا زد2 دارد. پس با دقت به این عکسها نگاه کنید و در پایان به هرکدام که کیفیت تصویر بهتری را ارایه می کنند، رای دهید! تصویر از روبهرو و بدون زاویهبه نظر شما نمایشگر کدام گوشی در نگاه از رو به رو، کیفیت بهتری دارد؟
[divide style=”2″] تصاویر با زاویه ۳۰ درجهبه نظر شما نمایشگر کدام گوشی در نگاه از زاویه 30 درجه، کیفیت بهتری دارد؟
[divide style=”2″] تصاویر با زاویه ۶۰ درجهمقایسه تخصصی نمایشگر اچتیسی وان (M8)، گلکسی S5 و اکسپریا Z2در این مقاله قصد داریم تا ۳ پرچمدار این روزهای بازار با نامهای اچ تی سی وان (M8)، سونی اکسپریا زد2 و سامسونگ گلکسی اس5 را در کنار یکدیگر بگذاریم تا با چشمان خودتان ببینید که این گوشیها در کنار یکدیگر، چه کیفیتی را ارایه میکنند. همانطور که در تصاویر زیر مشاهده میکنید، در یک محیط کاملا تاریک و با نور ۱۰۰ درصد، در چندین حالت مختلف از اسمارتفونهای مورد نظرمان که همه یک تصویر مشابه را نشان می دادند، عکس انداختیم. در گزینش تصاویر نیز سعی کردیم تا طیفهای رنگی متفاوتی را انتخاب کنیم تا ملاک قضاوت افراد بر مبنای یک یا دو حالت نباشد! در این تصاویر نمایشگر سمت راست مربوط به گلکسی اس5، نمایشگر وسط برای اچتیسی وان (m8) و نمایشگر سمت چپ اختصاص به اکسپریا زد2 دارد. پس با دقت به این عکسها نگاه کنید و در پایان به هرکدام که کیفیت تصویر بهتری را ارایه می کنند، رای دهید! |
گر مطالب مربوط به بخش نقدانه ما را دنبال کرده باشید، تا به امروز پیکان نشانهگیریمان به دو گوشی سونی اکسپریا Z3 وگلکسی نوت 4 اصابت کرده بود و از آنجایی که میگویند تا سه نشه بازی نشه، به سراغ غول اپل به نام آیفون 6 پلاس آمدیم تا ببینیم که آیا این گوشی ارزش خریدن دارد و برای داشتن چنین دستگاهی، پرداختن رقم حیرت آور بیش از 3 میلیون تومان ارزشش را دارد یا خیر؟
آمار فروش کمتر
شاید طرفداران آیفون با دیدن نام یکی از گوشیهای محبوبشان در نقدانه، اخمهایشان را در هم بکشند و از آمار فروش بالای گوشیهای اپل، جهت برتری خود نسبت به رقبا نام ببرند. اما بایستی قبول کرد که آیفون 6 پلاس، محصول با ارزشی نسبت به قیمتش نیست! اول از همه اگر همین آمار فروش آیفونهای 6 را ببینید، نسخه معمولی محصول اپل یعنی آیفون 6 نسبت به 6 پلاس در حدود 6 برابر بیشتر است تا نشان دهد که حتی خود اپلیها هم نسبت به این موجود بزرگ و گران قیمت، چندان روی خوشی نشان نمیدهند. در واقع سایز بیش از حد بزرگ، چیزی نیست که طرفدارن این برند چندان به راحتی آن را هضم کنند و مطمئنا بسیاری از خریداران 6 پلاس، از طرفداران فبلتها در سایر برندها هستند که تصمیم گرفتند تا طعم این سیب را نیز بدین طریق بچشند، درست همان بخش از بازار که اپل نشانهگیری کرده بود و بیشتر از آنکه به علاقه طرفداران خودش اندیشیده باشد، به دنبال جذب دوستداران گوشیهای بزرگ از سایر برندها بوده است.
بیاصالت!
زیر پا گذاشتن شعار این کمپانی مبنی بر بیاستفاده بودن گوشیهای بزرگ، خود دلیلی بر بیاصالت بودن آیفون 6 پلاس است! دور نیست روزگاری که استیو جابز، مدیر عامل فقید کمپانی اپل، سامسونگ را به خاطر سایز بزرگ نمایشگر گوشی گلکسی نوت مورد تمسخر قرار داد و به وضوح گفت که هیچکس چنین گوشی بزرگی را نخواهد خرید! حال چه شده که در طی این مدت، اپل دست به کاری زده که تا دیروز آن را اشتباهی بزرگ میخواند؟! محصولی که نه تنها از گلکسی نوت اولیه سامسونگ بزرگتر است، بلکه تمام مشخصات یک فبلت غول پیکر را به همراه داشته و هر آنچه اپل تا دیروز ادعای اشتباه بودنش را داشت، در ظاهر و باطن خود به یدک میکشد!
لیز همچون صابون!
خاصیت اصلی گوشیهای فلزی، به شکیل بودن آنهاست اما معایبی نیز به همراه دارد. اول از همه، لیز بودن گوشی نکته بسیار مهمی است که هرچه ابعادش بزرگتر بشود، بیشتر نمود پیدا میکند و حال وقتی که شما یکی از بزرگترین گوشیهای فلزی را در دستان خود دارید، بایستی هر لحظه منتظر باشید تا همچون یک قالب صابون لیز از درون دستانتان بلغزد و پهن زمین شود! ضمن اینکه فلز شاید در ظاهر استحکام خوبی داشته باشد اما اگر ضربهای به آن وارد شود، ردش را برای همیشه برچهره خویش نگاه میدارد تا این غفلتتان همیشه مایه اندوهتان شود!
کابوسی به نام خم شدن
فکر کنید که بالای 3 میلیون تومان برای داشتن یک آیفون 6 پلاس پول دادهاید و ناگهان ببینید که گوشی شما بر اثر فشاری که به آن وارد شده است، کمی خم شده و بدنه فلزی خوش ساخت آن همچون گوژپشتی در جلوی چشمان شما رژه میرود! البته بایستی قبول کرد که در مورد ضعیف بودن بدنه این گوشی تا حدی هم اغراق و تبلیغات منفی انجام شد اما هر چه که باشد، این ضعف درباره آیفون 6 پلاس وجود دارد و استحکام کافی، فدای نازک شدن بیش از حد گوشی شده است.
فقط 16 گیگ!
حذف نسخه 32 گیگابایت و عرضه گوشی در سه مدل 16 و 64 و 128 گیگابایت، از آن دست کارهایی است که تنها از شرکتی چون اپل بر میآید! در واقع این کمپانی با علم به اینکه اگر به جای مدل 16 گیگابایت، نسخه 32 را عرضه کند، از فروش دو نسخه 64 و 128 تا حد زیادی کاسته خواهد شد، در یک حرکت ناجوانمردانه، مدل 16 گیگ را باقی گذاشت که از آن هم فقط در حدود 11 گیگابایتش در دسترس است تا بدین وسیله یک دهن کجی بزرگ نیز به سلیقه مخاطبان خودش کرده باشد! واقعا خنده دار است شما 3 میلیون تومان بپردازید و یک گوشی با 11 گیگابایت فضا و بدون پشتیبانی از کارت حافظه جانبی در اختیارتان قرار بگیرد.
تهی از نوآوری
بیایید کمی صادق باشیم، حتی اگر طرفدار دو آتشه آیفون هستید، کمی بیندیشید که چرا آیفون، به خصوص در نسخههای اولیه، تا این حد مشهور و سپس محبوب شد. شاید یک واژه به خوبی بتواند دلیل این امر را توضیح دهد: نوآوری! حال نگاهی دقیق به آیفون 6 پلاس بیندازید؛ در این محصول کدام نوآوری وجود دارد که این کمپانی و یا رقبایش تا پیش از این، بدان نرسیده باشند؟ نمایشگر بزرگ فول اچدی؟ تاچ آیدی؟ فلش دوگانه؟ پردازنده 64 بیتی؟ سیستم لرزشگیر اپتیکال؟ سیری؟ یا حتی سیستم پرداخت اپل؛ همگی تا پیش از این توسط این کمپانی و یا سایرین عرضه شده بود و دیگر چیزی نیست تا با دیدنش، انگشت حیرت به دهان بگیرید و یا از داشتنش بر خود ببالید، این گوشی تنها همان نسخه قبلی است و فقط کمی قدش بلندتر شده و به اصطلاح هیکل گنده کرده است!
iOS همچنان زندان است!
شاید این مورد مختص به این گوشی نباشد و برای تمام گوشیهای آیفون صدق کند، اما دلمان نیامد آن را ناگفته بگذاریم! این کمپانی خودخواه، با آنکه راههای ارتباطی از طریق برنامههای بیشمار به خوبی بین گجتهای مختلف برقرار است، اما هنوز سادهترین گزینههای ارتباطی همچون بلوتوث یا اتصال از طریق کابل به کامپیوتر جهت انتقال فایلها را محدود نگاه داشته تا تنها بدین وسیله لج شما را درآورد و مجبور شوید برای انتقال یک فایل ساده همچون عکس، متوسل به وایبر یا ایمیل خود شوید و رسما لقمه را چندین بار به دور سر خود چرخانده و سپس میل کنید!
آیا ارزش خرید دارد؟
این دیگر چه سوالیست؟ اگر این گوشی ارزش خرید داشت که آن را درون نقدانه قرار نمیدادیم و به قسمت پندانه میفرستادیم! در واقع هنگامیکه شما میتوانید در بازار، گوشیهایی پیدا کنید که با نصف قیمت آیفون 6 پلاس، نه تنها هیچ کمبود و ضعفی ندارند بلکه در بسیاری موارد بهتر هم هستند، چرا بایستی پول خودتان را صرف داشتن این فبلت بکنید؟ دستگاهی که نه تنها برتری خاصی نسبت به پرچمداران سایر برندها عرضه نمیکند، بلکه تنها فاکتور متفاوتش یک سیب گاز زده با سیستم عاملی متفاوت است که شاید بیشتر از آنکه لیاقتش را دارد برای خود اعتبار جمع کرده و تنها به واسطه همین اعتبار است که هنوز خوب میفروشد، وگرنه آیفون 6 پلاس، سیبی نیست که به ازای پرداخت 3 میلیون تومان، از چشیدنش لذت ببرید!
منبع:ای تی رسان
بعد از جنگ بسیار داغ بین مایکروسافت و موزیلا ، اپل در کنفرانس (WWDC ۲۰۰۷) اعلام کرد که قصد دارد نسخه ایی از مرورگر مشهور Apple Safari را که مخصوص کامپیوتر های مکینتاش هست را برای ویندوز هم ارائه کند و به این ترتیب به جدال شرکت های تولید کنند مرورگر برای ویندوز وارد شود!
بنا به گفته ی "استیو جابز" مرورگر Apple Safari از هر دو مرورگر اینترنت اکسپلورر و فایرفاکس سریعتر خواهد بود و جعبه جستجو گری از هر دو سایت یاهو و گوگل در آن قرار خواهد داشت. نسخه ی اولیه مرورگر Apple Safari برای ویندوز که به صورت Beta منتشر شد دارای مشکلات و نقایص امنیتی مختلفی بود که مورد توجه بسیاری از منتقدان قرار گرفت.
اینک پس از گذشت چندین ماه این مرورگر از حالت Beta خارج شده است و نسخه ی جدیی از آن برای ویندوز منتشر شده است. در نسخه ی نهایی عرضه شده از لحاظ سرعت و کارایی پیشرفت های قابل توجهی داشته و تا حدودی شعار شرکت اپل مبنی بر " بهترین مرورگر جهان " را تحقق بخشیده است. با مراجعه به سایت اپل نتایج مقایسه های مختلفی که بین مرورگر های مختلف و Apple Safari صورت گرفته است را مشاهده کنید.
حال به بیان نقاط ضعف و مشکلات این مرورگر می پردازیم. موارد زیر از جمله مشکلات این مرورگر می باشند:
- عدم پشتیبانی از Skin
از مواردی که شاید به عنوان یک نقص اصلی این مرورگر قلمداد می گردد عدم پذیرش Skin برای مرورگر می باشد. بدون شک محیط اولیه نرم افزار بسیار جذاب می باشد و کار کردن با آن نیز در عین راحتی لذت بخش می باشد و از این نقطه قوت نرم افزار نیز نمی توان چشم پوشی کرد اما در استفاده طولانی مدت محیط این نرم افزار تکراری می گردد و با توجه به امکانات این مرورگر امکان تعویض Skin وجود ندارد و بدین ترتیب کاربر می بایست یک Skin واحد را تحمل نمیاد.
- عدم تجهیز به امکانات کاربردی
به طور حتم کاربری که با مرورگرهای زیادی دست و پنجه نرم کرده باشد تفاوت های میان مرورگرها را به خوبی درک می کند. برای مثال اگر شما درگذشته کاربر مرورگر Firefox بوده باشید به هنگام کارکرد با مرورگر Apple Safari فقدان بسیاری از امکانات را احساس خواهید کرد. از جمله آن ها می توان وجود Extension های بسیار حرفه ای در مرورگر Firefox را برشمرد که فقدان آن ها به هنگام کار با مرورگر Apple Safari کاملا محسوس است. عدم بهره گیری از Extension های کاربردی و حرفه ای در مرورگر Safari کاربران را تا حدودی آزار می دهد و در هنگام نیاز آن ها را با مشکل مواجه می کند. بدین ترتیب می توان مهم ترین ضعف این مرورگر را در مقایسه با Firefox عدم پشتیبانی از Extension ها برشمرد که خود باعث محدود شدن فعالیت در این مرورگر می گردد و می تواند بسیاری از علاقه مندان خود را از ادامه کار با آن مایوس کند.
- Extension
در مرورگر فایرفاکس مندرجاتی با نام Extension وجود دارد که توسط برنامه نویسان از سرتاسر جهان عرضه می گردد و با نصب آن ها از طریق وب سایت رسمی مرورگر Firefox یکسری امکانات با قابلیت های مختلف به مرورگر افزوده می گردد و به طور کل می توان محبوبیت مرورگر Firefox را بهره گیری از این دسته از امکانات به حساب آورد.
- نمایش مصنوعی مندرجات
به هنگام تغییر محیط کاری خود از یک مرورگر به مرورگر Apple Safari می توان تغییرات زیادی را در نحوه نمایش صفحات وب احساس نمود که مندرجات درون وب سایت ها را که بخش عمده آن متن ها را تحت تاثیر قرار می دهد با یک حالت مصنوعی به نمایش در می آورد که در مقایسه با دیگر مرورگر ها به طور کامل متفاوت می باشد و در مواردی مورد پسند کاربران نمی باشد.
- نحوه Cache کردن صفحات
مرورگرهای مختلف هر کدام به نحوی صفحات را Cache می کنند و نمی توان معیار مناسبی را برای سنجش آن ها و فرآیند مقایسه بین آن ها مطرح نمود و بیشتر می توان نحوه Cache کردن صفحات را بنا به سلیقه افراد برگزید اما در اغلب موارد مرورگر Apple Safari در ابتدا تمام صفحه را Cache می کند و بعد از آن وب سایت Cache شده را نمایش می دهد. در مرورگر Firefox مندرجات بر اساس مقدار اطلاعات Cache شده نمایش داده می شود و تا حدی که اطلاعات از اینترنت Cache شده است به همان میزان نیز اطلاعات به نمایش در می آید. در مرورگر Maxthon نیز در ابتدا تمام وب سایت به همراه تمامی متن ها به نمایش در می آید و پس از آن مرورگر به فرآیند Cache کردن عکس ها و دیگر موارد می پردازد. در نظر نگارنده نحوه Cache کردن مرورگر Maxthon در مقایسه با دیگر مرورگر ها از برتری نسبی برخوردار است و می توان این مرورگر را از این لحاظ بر دیگر مرورگر ها برتری داد.
Cache کردن : به ذخیره یک کپی از اطلاعات دریافت شده از اینترنت توسط مرورگرهای اینترنتی Cache کردن صفحات توسط مرورگر گفته می شود.
قابلیت های کلیدی نرم افزار Apple Safari:
- سرعت لودینگ صفحات
سرعت مرورگر Apple Safari به گفته سایت رسمی Apple در نمایش صفحات وب سایت در مقایسه با مرورگر Internet Explorer 7 دو برابر بیشتر می باشد و در مقایسه با مرورگر Firefox 2 1.6 برابر سرعت بیشتری را دارا می باشد که همین امر باعث نمایش سریعتر صفحات در مرورگر می گردد. علاوه بر این سرعت بالای این مرورگر در مقایسه با دیگر مرورگرهای مطرح به هنگام کار با آن محسوس می باشد و بدون تکیه بر اطلاعاتی که سایت رسمی Apple در این زمینه بیان می کند می توان دریافت که این مرورگر از لحاظ سرعت برتری نسبی بر دیگر مرورگرها دارد. همچنین این مرورگر بر اساس اطلاعاتی که وب سایت رسمی Apple بیان می کند قابلیت اجرای مندرجات JavaScript را تا 2.8 برابر سریعتر از مرورگر Internet Explorer 7 دارا می باشد و این سرعت در مقایسه با مرورگر Firefox 2 به 1.6 نیز می رسد. در واقع بنابر اطلاعات بیان شده بدیهی است که کار با این مرورگر به صرفه جویی در وقت می انجامد و این قابلیت می تواند خواستگاه بسیاری از کاربران اینترنت باشد.
- قابلیت Tab
به هنگام بازدید صفحات زیادی در اینترنت به طور همزمان اغلب کاربران به مشکلاتی برای مدیریت و دسترسی به صفحات پیدا می کنند. زیرا مدیریت صفحات وب امری نیست که کاربر خود قادر به انجام آن باشد. به همین منظور با قبلیت Tab که در این مرورگر همانند دیگر مرورگرهای مطرح و شناخته شده موجود است می توان به راحتی از یک صفحه به صفحه ای دیگر رفت و می توان صفحه مورد نظر را نیز از میان عنوان صفحات مورد نظر خود در قسمت Tab ها انتخاب کرد و به آن مراجعه نمود. همچنین یکسری تنظیمات نیز برای مدیریت Tab ها موجود می باشد که در داخل مرورگر تعبیه شده است.
- مدیریت Bookmark ها
به طور معمول کاربرانی که در دنیای اینترنت با وب سایت های زیادی سر و کار دارند برای مراجعه دوباره به وب سایت ها می بایست به نام آن ها دسترسی داشته باشند تا بتوانند در امر مراجعت کار خود را آسان نموده و وقت خود را صرف پیدا کردن دوباره وب سایت ها ننمایند. قابلیت Bookmark کردن در مرورگر Safari این امکان را به ما می دهد تا بتوانیم با انتخاب وب سایت مورد نظر آن را Bookmark نموده و در یک فولدر انتخابی که ایجاد کرده ایم آن را دسته بندی نماییم. بدین ترتیب در مراجعه بعدی کار ما برای دسترسی به وب سایت ها آسان خواهد شد. همچنین با استفاده از این مرورگر می توان Bookmark هایی را که متعلق به مرورگر های دیگر هستند را Import کرده و از آن ها نیز در این مرورگر استفاده نمود. لازم به ذکر است که این مرورگر به صورت خود کار نیز Bookmark های مربوط به دیگر مرورگر ها را Import می کند و قابلیت استفاده از آن ها را نیز فراهم می نماید. علاوه برای این ما می توانیم RSS های موجود در وب سایت ها را نیز Bookmark نموده و از آن ها بهره بگیریم.
- استفاده از RSS
RSS مخفف کلمات Really Simple Syndication می باشد و یکی از قابلیت های ارزشمند حال حاضر دنیای وب است. هنگامی که یک وب سایت دارای RSS می باشد به ما این امکان را می دهد تا با مشاهده لیست RSS آن از آخرین مندرجات اضافه شده به وب سایت آگاهی پیدا کنیم و از یکسری توضیحات پیرامون آن مطلع گردیم. بدین ترتیب هنگام مشاهده لیست آخرین مندرجات می توانیم با کلیک کردن بر روی هر کدام از آن ها به صفحه اصلی حاوی مطالب درج شده برویم و از آن استفاده نماییم. برای اینکه از وجود RSS در یک وب سایت مطلع شویم نیاز به انجام کار خاصی نیست. اگر وب سایت مورد نظر دارای RSS باشد در قسمت Address Bar علامت RSS به رنگ آبی در سمت راست آن ظاهر می گردد و بدین ترتیب می توان از آن ها استفاده نمود.
- محیط کاری جذاب و ساده
از مواردی که شاید کاربران را بیشتر از هر قابلیت دیگری به سوی یک مرورگر جذب می کند ظاهر جذاب و زیبای آن است. بی شک به دلیل محیط استثنایی این مرورگر کار با آن بسیار لذت بخش خواهد بود و به هیچ وجه خشکی دیگر مرورگر ها را نخواهد داشت. علاوه بر آن نیز نحوه کارکرد این مرورگر بسیار آسان می باشد و هر کاربری با هر سطح دانشی می تواند از آن بهره بگیرد و در این راه به مشکلی بر نخواهد خورد.
- قابلیت بلوکه کردن Pop-Up و دیگر مندرجات
به هنگام کار با اینترنت به طور حتم با تبلیغات شرکت های مختلف بر روی وب سایت ها به صورت صفحات Pop-Up مواجه شده اید. این تبلیغات در بیشتر موارد گرافیکی بوده و باعث کاهش سرعت اینترنت شما می گردند و علاوه بر آن به این دلیل که بدون درخواست ما به نمایش در می آیند موجب ناراحتی می گردند.بدین ترتیب می توان با بهره گیری از این مرورگر از نمایش این صفحات تبلیغاتی جلوگیری نمود. همچنین توسط این مرورگر می توان از نمایش یکسری از مندرجات درون وب سایت ها نیز جلوگیری به عمل آورد که این مندرجات می توانند شامل فعالیت های کدهای جاوا اسکریپت و همچنین پلاگین ها و دیگر موارد باشد.
- قابلیت AutoFill
از عواملی که شاید سهم زیادی در محبوبیت این مرورگر اینترنتی دارد می توان به قابلیت AutoFill اشاره نمود. با استفاده از این امکان می توان در هنگام پر کردن فرم های مختلف در وقت صرفه جویی نمود. به این ترتیب که اگر شما این قابلیت را در مرورگر خود فعال نمایید در هر بار پر کردن فرم ها بر روی سایت های مختلف دیگر لازم نیست تا تمامی اطلاعات خود را یک بار در آن فرم ها درج نمایید و با به کارگیری این ابزار می توانید فرآیندی را بوجود آورید که فرم ها خود کامل گردند و نیازی به پر کردن دوباره آن ها نباشد. همچنین در این مرورگر قابلیت پر کردن فرم ها را می توان در قبال رمزهای عبور نیز عملی نمود.
- موتورهای جست وجو گر
با استفاده از این مرورگر دیگر لازم نیست تا برای جست وجو در موتورهای جست وجوگر (Search Engine) به آن سایت ها مراجعه نمایید و پس از آن اقدام به جست وجو کنید. در داخل این مرورگر قسمتی تعبیه شده است که به شما این امکان را می دهد تا از میان دو موتور جست وجوگر Yahoo! و Google یکی را به عنوان موتور جست وجوی مورد نظر انتخاب نمایید و پس از آن بدون آن که به وب سایت آن ها بروید به جست وجو بپردازید.
- نمایش فایل های PDF
مرورگر Apple Safari امکانی را فراهم میاورد تا به هنگام برخورد با یک فایل PDF بتوانید آن را در مرورگر به نمایش در بیاورید و از آن بهره بگیرید. بدون آن که از نرم افزارهای مربوطه برای نمایش آن استفاده نمایید.
- و ...
خه جدید نرم افزار BlueStacks منتشر شد! (نسخه 0.9.1)
نرم افزار BlueStacks یکی از بهترین نرم افزارهایی است که هر دارنده موبایل اندرویدی می تواند روی کامپیوتر خود داشته باشد! توسط نرم افزار BlueStacks می توانید برنامه ها و بازی های اندروید را روی کامپیوتر خود و در محیط ویندوز اجرا کنید.
یکی از دغدغه های دارندگان گوشی های موبایل، این است که قبل از نصب برنامه یا بازی مورد نظر در گوشی خود، محیط آن را ببینند و تست کنند. نرم افزار BlueStacks امکان اجرای برنامه های اندرویدی در کامپیوتر را به شما می دهد. به این ترتیب شما قبل از نصب برنامه یا بازی مورد نظرتان در موبایل، می توانید آن را در کامپیوتر خود اجرا کنید و ببینید آیا همان برنامه مورد نظر شما هست یا خیر. به این ترتیب از نصب و حذف های مکرر خلاص می شوید و فقط برنامه هایی را نصب می کنید که محیط آنها را دیده اید و خوشتان آمده است.
همچنین اگر از یک بازی یا نرم افزار اندرویدی زیاد استفاده میکنید، میتوانید توسط BlueStacks آن را در ویندوز خود اجرا کنید. تا هم راحت تر از آن استفاده کنید و هم فشار زیادی به موبایل خود وارد نکنید.
کاربرانی که موبایل اندرویدی ندارند هم توسط این نرم افزار میتوانند بازی ها و نرم افزارهای اندروید را تجربه کنند.
و طرفداران بسیاری را جذب خود کرده است. این بازی توسط شرکت Activision طراحی و ساخته شده و نکته مهم در مورد این بازی استراتژی این است که بازی آنلاین است و هنوز نسخه آفلاینی از آن برای اندروید منتشر نشده است. بهترین های سری بازی های ندای وظیفه برای اولین بار در کنار یکدیگر جمع شده اند تا با انبوهی از دشمنان مبارزه کنند و نام خود را برای همیشه در تاریخ ثبت کنند! این بازی استراتژی شباهت بسیار زیادی به سری بازی های جنرال دارد و علاقه مندان به این سبک حتما نهایت لذت را از این بازی خواهند برد. در ابتدای بازی شما دارای قلمرو بسیار کوچکی می باشید که با توسعه و پیشرفتی که در طول بازی می کنید می توانید قلمرو خود را گسترش داده و ارتش بزرگتری بسازید، اکنون زمان آن فرا رسیده است تا به جنگ با سایر بازیکنان از سراسر نقاط جهان بروید و تجربه یک بازی استراتژی بی نظیر را داشته باشید. پیشنهاد می کنیم به هیچ وجه این بازی را از دست ندهید.
منبع:اندرویدکده
تعداد صفحات : 2